سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جنگ بزرگ The Great War اثر جنگی دیگر از استیون لوک

نظر

استیون لوک، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس، حتما در زمان کودکیش بازی‌های جنگی زیادی می‌کرده است. اولین اثر او Wunderland در سال 2019 (که آن را با نام لوک شوتزل کارگردانی کرده بود)، داستانی درام در مورد جنگ جهانی دوم بود که خودش نیز در آن در کنار تام برنگر بازی می‌کرد. اثر بعدی او که در سال آینده اکران خواهد شد، داستان جنگی دیگری به نام Come Out Fighting است و فیلم اخیر او، جنگ بزرگ The Great War داستانی درام با روایتی در زمان جنگ جهانی اول است.

همچنین بخوانید:
دیگو مارادونا diego maradona – نگاهی دقیق به زندگی این اسطوره فوتبال در مستند ساخته آصف کاپادیا

با این‌حال، با وجود علاقه لوک به این ژانر، متاسفانه این فیلم‌ساز هنوز توانایی سینمایی لازم (و البته بودجه کافی) برای نمایش ایده‌های خود به بهترین شکل ممکن را ندارد. روایت او در جنگ بزرگ The Great War ، داستانی در مورد گروهی سرباز سفیدپوست که در تلاش برای نجات هنگ آمریکایی-‌آفریقایی هستند که در فرانسه و در خط دشمن گرفتار شده‌اند، بیشتر به نسخه دیگری از فیلم «نجات سرباز رایان» شباهت دارد.

جنگ بزرگ

جنگ بزرگ چند هفته قبل از اکران فیلم سم مندز، داستانی در مورد جنگ جهانی اول به نام «1917»، اکران خواهد شد، اما به نظر می‌رسد این فیلم به هیچ‌ صورت رقیبی برای ساخته مندز، چه از نظر فروش و چه از نظر جوایز، نخواهد بود.
به دلیل قانون نگفته فیلم‌های جنگی، که بازیگران مطرحی باید نقش افسرهای داستان را بازی کنند، در این فیلم بیلی زین و ران پرلمن در نقش‌های کوتاهی حضور دارند. پرلمن در نقش ژنرال جان “بلک جک” پرشینگ بازی می‌کند، فرماندهی که احترام زیادی برای مردان آفریقایی-آمریکایی قائل است و رهبری سربازان بوفالو را در جنگ اسپانیایی آمریکایی به عهده داشته است. کاپیتان ویل ریورز (با بازی بیتس وایلدر، تاثیرگذارترین بازی فیلم)، به دستور پرشینگ، به همراه تیمی برای نجات این سربازان می‌رود. ریورز خیلی از این ماموریت راضی نیست، اما بی‌میلی او با بی‌میلی سربازانش که رفتارهای نژادپرستی زیادی، مخصوصا بعد از ملحق شدن یک سرباز سیاه‌پوست، جان کین (با بازی تماشایی هیرام ای. موری)، از خود نشان می‌دهند، قابل مقایسه نیست. جان کین سربازی است که از از دست آلمان‌ها فرار کرده است و وضعیت هنگ سربازان را به پرشینگ اطلاع داده است.

فیلمی از استیون لوک

سناریوی فیلم خلاصه‌ای از کلیشه‌های فیلم‌های جنگی است، از جمله سخنرانی‌های تاثیرگذار سربازان مجروح قبل از مرگ. در یکی از صحنه‌ها، افسری آلمانی پیش آن‌ها می‌آید و با انگلیسی سلیس و رفتار بسیار مودبانه از آن‌ها می‌خواهد که تسلیم شوند و یا عواقب این تصمیم خود را بپذیرند. سربازهای سفیدپوست در نهایت ارزش و احترام هم‌رزم‌های سیاه‌پوست خود را درک می‌کنند، و ریورز در صحنه‌ای به سربازان خود می‌گوید که زندگیش را مدیون سرباز سیاه‌پوستی است که جان او را نجات داده است.
صحنه‌های درگیری باورپذیر و منطقی هستند، اما نبود افکت‌های تصویری به دلیل بودجه کم پروژه، کاملا مشهود است. لوک برای روایت داستان خود از تکنیک کلیشه‌ای فیلم‌های جنگی، صحنه‌های اسلوموشن، نیز استفاده کرده است که باعث می‌شود نقص‌های فیلم‌برداری بیشتر دیده شود. خوشبختانه لوک از تم رنگی معمول فیلم‌های جنگی اجتناب کرده است. اما دیدن لوکیشن‌ فیلم و استفاده از رنگ‌ها و تصاویر بدون ویرایش‌، نشان می‌دهد که مینه‌سوتا انتخاب خوبی برای جایگزین کردن جنگل‌ آرگون در فرانسه نیست.
این مطلب از نوشته فرانک شک در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.