شب تاریک
"بنوشید و شاد باشید، زیرا فردا ممکن است بمیریم" - مفهومی به قدمت خود کتاب مقدس - پیش فرض اصلی ژانر تعطیلات "شب خاموش" است. اما در حالی که این احساس گونگ هو به نظر می رسد، اعدام واقعی بیش از کمی متزلزل است .
اولین فیلم بلند کامیل گریفین، نویسنده/کارگردان، ترکیبی جاه طلبانه اما درهم آمیخته از کمدی کریسمس و درام آخرالزمانی است. گریفین یک داستان هشداردهنده در مورد تغییرات آب و هوا ساخته و آن را در یک رام کام بریتانیایی دنج به سبک ریچارد کرتیس، با بازی یکی از شخصیتهای کلیدی «در واقع عشق» در کایرا نایتلی قرار داده است. ابری غولپیکر و سمی سراسر سیاره را فرا گرفته است که نتیجه سوءاستفاده و غفلت غیرقابل جبران و جمعی است. انتظار میرود که مجموعهای متنوع از خانواده و دوستان در یک املاک روستایی شیک انگلیسی را بعد از نیمهشب ببلعد و معنایی کاملاً جدید به آن Wham فراگیر بدهد! کرم گوش "آخرین کریسمس".
اگرچه این به طور بالقوه جذاب به نظر می رسد، "شب خاموش" به اوج کمدی های آشنا که الهام بخش بودند نمی رسد. این هرگز آنقدر سرگرم کننده نیست و شخصیت ها شبیه نسخه های نازک کاغذی از نوع افسونگرانی هستند که در چنین فیلم هایی می بینیم. در عین حال، فیلم گریفین به ندرت به حال و هوای پرتعلیق و نگرانکنندهای دست مییابد که میخواهد به محض اینکه داستان در نیمه راه چرخشی تاریک پیدا کند. چندین بازیگر در میان گروه قوی لحظات برجستهای دارند، بهویژه رومن گریفین دیویس، پسر فیلمساز، که در نقش ستاره جوان «جوجو رابیت» تأثیری گذاشت. اما در مجموع، اینها شخصیتهایی هستند که به سختی وجود دارند، بنابراین مهم نیست که زندگی کنند یا بمیرند – یا حتی زندگی یا مردن را انتخاب کنند.
روز با ترکیبی معمولی از شادی و ترس شروع می شود زیرا زوج ها و خانواده ها برای جشن کریسمس در خانه نایتلی نل، همسرش، سایمون (متیو گود)، و سه فرزندشان جمع می شوند. علاوه بر هنر رومن گریفین دیویس، هاردی و گیلبی گریفین دیویس نقش دوقلوهای هاردی و توماس را بازی می کنند. (شوهر گریفین، بن دیویس، یک فیلمبردار کهنه کار که آثارش شامل «ابدیان»، «دکتر استرنج»، «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میسوری» و چندین فیلم متیو وان نیز در پشت صحنه نقش داشته است. وان یکی از تهیه کنندگان فیلم است، بنابراین این پروژه در همه جا شبیه یک رابطه خانوادگی و دوستانه است.) اولین نشانه این که چیزی در میان شلوغی و شلوغی معمولی خراب است، این واقعیت است که همه این کودکان 12 ساله مجبور می شوند در حالی که دارند قسم می خورند که او را رها کنند. آماده. هنر در حین بریدن هویج انگشت خود را قطع می کند و به نشانه ای شوم از سراسر سبزیجات خونریزی می کند.
سپس خواهر نل، ساندرا (آنابل والیس)، با لباسی زیبا با پولکهای قرمز و بدن در آغوش میآید، با کفشهای پاشنه درخشانی که او با پولی که به عنوان بودجه دانشگاه برای دختر شیکدار کیتی (دیویدا مککنزی) خریداری کرده بود، وارد میشود. سپس دوباره، همه بیش از حد لباس پوشیده اند، با سایمون و دوقلوهای لباس پوشیده، که به این حس کمک می کند که چیزی کمی از کار افتاده است. همچنین در میان این گروه، شوهر کسل کننده ساندرا (روفوس جونز)، و همچنین پزشک جیمز (سوپ دیریسو)، کسی که از زمانی که همه با هم به مدرسه می رفتند، فرار کرد و دوست دختر بسیار کوچکتر جیمز، سوفی (لیلی-رز دپ) هستند. و بلای وقیح (لوسی پانچ) و دوست دخترش، الکس (کربی هاول-باپتیست) هستند که همه چیز را تماشا می کنند و در طول شب همه چیز را می گیرند.
طنز قابل ربط ناشی از بی دست و پا بودن این افراد است که سعی می کنند حرف های کوچکی بزنند، اگرچه آنها فقط یک بار در سال یکدیگر را می بینند، و این صحنه های اولیه که در آن "شب خاموش" مانند یک مسخره خوشایند و سبک بازی می کند - البته با جریانی از تهدید - قوی ترین فیلم خطر عذاب قریبالوقوع همچنان در شادی اجباری آنها رخنه میکند، مانند هدایایی که بهطور مرتب در روزنامهها پیچیده میشوند و تیترهایی درباره نابودی جهانی هشدار میدهند. «شب ساکت» در نهایت تبدیل به بوتهای میشود که همه این افراد واقعاً چه کسانی هستند، زیرا آنها خاطرات قدیمی را زنده میکنند و حسرتهای قدیمی را تکرار میکنند، اما معلوم میشود که چه کسی هستند چندان جالب نیست.
همانطور که داستان پیش می رود، گریفین بین غرایز اولیه کمیک خود و لحن وحشتناک تر به گونه ای حرکت می کند که احساس ناخوشایندی دارد. رگهای ملودراماتیک ظاهر میشود، بهویژه زمانی که شخصیتها بحث میکنند که آیا باید قرصهای دولتی «خروج» را مصرف کنند تا همه چیز را مسالمتآمیز به پایان برسانند یا منتظر بمانند تا تأثیرات فاجعهبار سم روی آنها شسته شود و ببینند چه اتفاقی میافتد. او کشف وحشتناکی را فاش میکند و آن را با موسیقی پرمخاطب خفه میکند، اما همچنین شخصیتها را در حال رقصیدن در اتاق نشیمن با آهنگهای هیجانانگیزی مانند تم «شهرت» نشان میدهد (اگرچه، بهطور حواسپرتی، جلدی از سرود ایرنه کارا است).
چرا همه منتظر مردن هستند؟ چرا هیچکس گامهای فعال و ملموسی برای محافظت از خود و عزیزانش برنداشته است؟ اینها انواع سؤالاتی هستند که ممکن است به جای اینکه احساس غرق شدن کنید، فکر کنید، زیرا منتظر نتیجه نهایی مشکل آفرین هستید که سؤالات بیشتری را ایجاد می کند. نایتلی به خوبی عمل میکند و هاول باپتیست تنها با یک چشم کناری معنای زیادی را منتقل میکند، اما رومن گریفین دیویس به عنوان صدای قانعکننده عقل ظاهر میشود. تا آن زمان، ممکن استبرای این شخصیتها و در کل «شب خاموش» خیلی دیر باشد.