سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اعلامیه قرمز

نظر

 

"اعلامیه قرمز" راسون مارشال   : باید روی کاغذ کار کند. یک بازیگر کاریزماتیک دارد که مستقیماً از یک فیلم «ایندیانا جونز» به مکان‌های زیبا برای جستجوی گنج فرستاده شده است. چگونه ممکن است اشتباه شود؟ خوب، برای شروع، توربر و همه کسانی که در آن شرکت داشتند چیز کوچکی به نام شخصیت را فراموش کردند. به ندرت فیلمی را دیده‌ام که بیشتر توسط یک ماشین پردازش می‌شود، محصولی برای الگوریتم محتوا به جای چیزی که به هدف هنری یا حتی میل صادقانه‌ای برای سرگرمی نزدیک شود. و در حالی که چندین نسل است که بلاک باسترهای با کیفیتی توسط ماشین هالیوود تولید شده اند (دلم برای آن روزها تنگ شده است)، به نظر می رسد که ما به طور فزاینده ای به نقطه ای می رسیم که آنها چنان حساب شده و برنامه ریزی شده اند که عنصر انسانی به طور کامل از آنها تخلیه می شود و آنها را می سازد. به اندازه چیزبرگر فست فود یکبار مصرف. بدتر از همه، این رویکرد «محتوا» این است که زندگی را از ستاره‌هایی می‌کشد که در گذشته خیلی از آن را نشان داده‌اند. زمانی که پوستر «اعلان قرمز» منتشر شد، اکثر مردم از طبیعت فتوشاپی و بی مزه آن ابراز تاسف کردند. آنها متوجه نشدند که چقدر صادقانه فیلم را ثبت کرده است.

توربر، کارگردان «اطلاعات مرکزی» و «آسمان‌خراش» (دو فیلمی که من به اندازه‌ی کافی از آن لذت بردم، برای ثبت، با موزه‌اش، دواین جانسون، که نقش برجسته‌ترین شخصیت اف‌بی‌آی جان هارتلی را بازی می‌کند، دوباره متحد می‌شود. فیلم با یک انبار اطلاعاتی که به طرز ناخوشایندی درج شده در مورد سه تخم مرغ آرزویی که زمانی متعلق به کلئوپاترا بودند آغاز می شود. تنها دو مورد کشف شده است که تخم‌مرغ طلایی گمشده را به جام مقدس برای شکارچیان گنج تبدیل می‌کند، از جمله یکی از بدنام‌ترین جنایتکاران جهان، نولان بوث (رایان رینولدز). در سکانس آغازین نسبتا مؤثر فیلم، هارتلی بوث را در تلاش برای سرقت یکی از تخم‌ها می‌گیرد، و ناخواسته آن دو را برای بقیه فیلم به یک کمدی کلاسیک رفیق گره می‌زند - مرد عضلانی و تندگو. آنها با مقامات، چند آدم بد، و مغز متفکر جنایتکار دیگر با نام مستعار اسقف (گال گدوت) در سراسر جهان می جنگند و سعی می کنند هر سه تخم مرغ را بدست آورند و به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشند.

 

فیلم‌هایی مانند «مهاجمان کشتی گمشده» و «گنجینه ملی» الهام‌بخش واضح «اعلام قرمز» بودند، اما اینکه بگوییم این فیلم‌ها فاقد هویت فیلم‌های اکشن/ماجراجویی بزرگ هستند، دست کم گرفته می‌شود. به نظر می‌رسد کارگردانی توربر صرفاً این بوده است که رینولدز، جانسون و گدوت را جلوی دوربین بگذارد و به حضور آنها در صفحه نمایش و تکنیک‌های آشنا اجازه دهد تا داستان را تحمل کند، و می‌توان به معنای واقعی کلمه سنگینی آن را روی دوش آنها دید. جانسون هرگز به این اندازه چوبی نبوده است و قادر به یافتن قهرمان یا هر فرد در یک غیر شخصیت نبوده است. او باید بفهمد که چه چیزی در آینده رخ می‌دهد، زیرا به نظر می‌رسد از بخش‌هایی مانند این خسته شده است و کاریزماتیک‌تر از آن است که بتواند برای فصل بعدی حرفه‌اش خسته شده باشد. رینولدز کمی بهتر ظاهر می‌شود، اما تقریباً می‌توانید ببینید که او از تلاش‌هایش برای شوخ‌طلبی خسته می‌شود که بیشتر از حد معمول تلاش‌هایش برای طنز طنز می‌کند. به نظر می‌رسد همه فکر می‌کردند که انتخاب بازیگر برای جذاب کردن «اعلان قرمز» تمام چیزی است که لازم است و سپس فراموش کردند که به بازیگرانشان کارهای جذابی بدهند تا واقعاً انجام دهند. اوه، دویدن و شوخی های زیادی وجود دارد، اما شروع به ترکیب شدن به خمیر سینمایی می کند.

مردم از احساس فزاینده ای که نتفلیکس به طور فزاینده ای محصولی را تولید می کند که برای تماشای گوشی در دست شما طراحی شده است، ابراز تاسف کرده اند، و مطمئن نیستم که تا به حال قوی تر از تماشای «اعلان قرمز» این احساس را داشته باشم. ساخته شده با 200 میلیون دلار، هیچ یک از این ثروت برای چیزی که لمس انسان را حفظ کند، خرج نشده است - این برنامه فیلم های اکشن آیفون است. به بالا نگاه کنید و یک فرد زیبا را در یک مکان زیبا ببینید که در حال دویدن یا تیراندازی به چیزی است—به تلفن خود برگردید. در حالی که برخی پیچش‌های واقعا احمقانه و در عین حال به نوعی قابل پیش‌بینی وجود دارد، تقریباً هیچ داستان واقعی در اینجا وجود ندارد، قطعاً داستانی به یاد ماندنی نیست. و تنظیمات، در حالی که اغلب زرق و برق دار هستند، به نوعی فاقد شخصیت هستند. حتی عنوان آن شبیه چیزی است که از یک برنامه فیلمنامه نویس فیلم اکشن گرفته شده است.

پول زیاد، جذابیت زیاد، فیلم بسیار، و در عین حال به مقدار بسیار کمی می رسد. «اعلان قرمز» همان‌قدر که امسال می‌بینید یک فیلم دور ریختنی است، چیزی که اکثر مشترکان نتفلیکس در به خاطر سپردن آن با مشکل مواجه خواهند شد، هفته‌ها بعد وجود دارد. این یک فرنچایز بالقوه را در صحنه‌های پایانی خود راه‌اندازی می‌کند (چون مسلماً اینطور است) - امیدواریم همه افراد درگیر آن را نیز فراموش کنند.