سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فیلم پسر جهنمی 2: ارتش طلایی

نظر

 

این چه پسر جهنمی تازه ای است؟

تصور کنید که فورج های جهنم با سالن فرازمینی در    Tatooine تلاقی می کنند، و شما تصوری از فیلم پسر جهنمی 2: ارتش طلایی گیلرمو دل تورو دارید. از هر نظر برابر با "پسر جهنمی" اصلی او (2004)، اگرچه شاید کمی پر سر و صداتر باشد، اما جشن دیگری از عشق او به فانتزی های عجیب و غریب و ماشین های شیطانی است. عاقبت جزییات داستان اصلی پسر جهنمی را دور می‌زند، اما افسانه‌ای را اضافه می‌کند که در کودکی توسط پدر خوانده‌اش (جان هرت) خوانده می‌شود، که در آن ما از یک جنگ باستانی بین انسان‌ها و، خوب، همه افراد دیگر یاد می‌کنیم: ترول‌ها، هیولاها. ، اجنه، پری دندان، همه.

آتش بس بود. انسان ها شهرها را بدست آوردند و ترول ها جنگل ها را. اما انسان‌ها با ساختن پارکینگ‌ها و مراکز خرید، در پایان معامله ما فریب خورده‌اند، و حالا شاهزاده نوادا (لوک گاس) از پدرش پادشاه سرپیچی می‌کند و امیدوار است که دوباره درگیری را آغاز کند. این امر مستلزم بیدار کردن ارتش طلایی است: 70 برابر 70 جنگجوی مکانیکی در خواب. در مقابل این تصمیم خواهر دوقلوی او، پرنسس نوالا (آنا والتون) ایستاده است.

و غیره. بهتر است در توصیف داستان غرق نشوم، جز اینکه اضافه کنم که پسر جهنمی (ران پرلمن) و یارانش برای جنبه انسانی می جنگند. رفقای او عبارتند از ابه ساپین (داگ جونز)، نوعی مرد ماهی. لیز شرمن (سلما بلر) آتش زا. یک مشاور توتونی به نام یوهان کراوس (صدای ست مک فارلین) و البته پرنسس نوالا. تام منینگ (جفری تامبور) از مرکز مخفی ادراک فراحسی به همراه برچسب‌ها، اما کمک چندانی نمی‌کند، به جز اضافه کردن موارد نامربوط و نکات نادرست.

اکنون که اکثر شخصیت‌ها را روی صحنه داریم، اجازه دهید مناظری را که تقریباً همگی توسط CGI ایجاد شده‌اند، توصیف کنم، اما چگونه دیگر؟ یک مسابقه اوج بین پسر جهنمی و شاهزاده وجود دارد، در حالی که ارتش طلایی خوابیده است، در جایی که شبیه موتورخانه جهنم است. چرخ دنده های به هم پیوسته عظیم بدون هیچ هدف مشخصی، به جز جویدن پسر جهنمی یا هر چیز دیگری که در آنها می افتد، به یکدیگر می کوبند. خوشبختانه آنها کاملاً کالیبره نشده اند.

 

همچنین نبردهای تایتانیکی در خیابان های منهتن وجود دارد که شامل هشت موجودات غول پیکر و غیره می شود، اما می دانید چیست؟ اگرچه آنها به خوبی انجام شده اند، اما نبردهای تایتانیک در خیابان های منهتن این روزها در فیلم ها عادی شده است. چیزی که من را مجذوب خود می‌کند این است که موجود هشت‌گانه خود را به آن تبدیل کرده است که غیرمنتظره و واقعاً دوست‌داشتنی بود. خواهی دید.

با این حال، موجودات سر به فلک کشیده کمتر از برخی کوچکترها مرا مجذوب خود کردند. به عنوان مثال، انبوهی از ده ها هزار کلسیم خوار، که هم پوست و هم استخوان انسان را می بلعند و سرچشمه افسانه پری دندان هستند. آنها از دیوارهای یک خانه حراج بیرون می ریزند و به قهرمانان حمله می کنند و به نظر شخصی من پسر جهنمی وقت خود را تلف می کند تا یکی یکی به آنها شلیک کند.

 

من همچنین خلاقیتی را که وارد بازار ترول ها شد تحسین می کنم (این بازار یک ورودی مخفی در زیر پل بروکلین دارد). در اینجا فکر می‌کنم دل تورو در واقع از سالن تاتوئین در «جنگ ستارگان» الهام گرفته شده است و موجوداتی با شکل‌ها و اندازه‌های خارق‌العاده را گرد هم می‌آورد و کالاهایی با شکل‌ها و اندازه‌های مشابه خرید و فروش می‌کند. داشتن DVD فقط برای مطالعه بازار در یک زمان و کشف اینکه چه اسرار ممکن است در آنجا پنهان شده باشد، ارزش دارد. فیلم‌ها به ندرت مکان جدیدی را برای نگاه کردن به ما می‌دهند. این یک کلاسیک خواهد شد.

اگر فکرش را بکنید، زمزمه های دیگری از تأثیر «جنگ ستارگان» در «پسر جهنمی 2» وجود دارد. پرنسس نوالا طناب موهای پرنسس لیا را ندارد (فقط گیسوان بلوند بلند معمولی)، اما او یک میلیون مایل از او دور نیست. و Abe Sapien به نظر می رسد، حرکت می کند و صداها آنقدر شبیه C3PO است که شما قسم می خورید که ربات تبدیل به گوشت شده و آبشش رشد کرده است. من همچنین به نکاتی از موسیقی "جنگ ستارگان" جان ویلیامز در موسیقی توسط دنی الفمن، به خصوص در نبرد پایانی، توجه کردم. کار غارت نیست، می فهمی. بیشتر تداعی روحیه

 

چه چیز دیگری؟ دو داستان عاشقانه که برای شما می گذارم تا از آنها مطلع شوید. و اجرای دوئت آهنگی که حداقل می توان گفت غیرمنتظره است. و بار دیگر یک بازی قوی توسط ران پرلمن در نقش پسر جهنمی. بله، او در بیشتر موارد CGI است، اما چهره و صدا و حرکات او در فیگور صفحه نمایش وجود دارد و او را به یکی از قهرمانان کمیک بزرگ تبدیل می کند. دل تورو که قبل از «پسر جهنمی» با «هزارتوی پان» (2006) و «بلید 2» (2002) دست کم گرفته شده بود، اکنون برای «دکتر استرنج» و «هابیت» آماده است. او تخیل بی‌پایانی مبتکرانه دارد و می‌داند که افسانه‌ها چگونه کار می‌کنند، چرا ما را سرگرم می‌کنند و گاهی اوقات برای چیزی ایستادگی می‌کنند. مثلا برای عشق