بررسی فیلم ایر

نظر

 

فیلم ایر با انرژی عفونی مردی که در مرکزش قرار دارد، پر می‌شود: سانی واکارو، که در تلاش است تا یک عمر معامله کند   .

البته، از همان ابتدا می دانیم که مدیر سابق نایک موفق شد: مایکل جردن به یک فوق ستاره و بدون شک بزرگترین بسکتبالیست تاریخ این بازی تبدیل شد. و ایر جردن، کفشی که عنوان آن را به فیلم می دهد، شناخته شده ترین و محبوب ترین کفش ورزشی تمام دوران شد.

برای تماشای فیلم سینمایی در ژانرهای مختلف به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.

پس چگونه داستانی را تعریف می کنید که ما از قبل نتیجه آن را می دانیم؟ اینجاست که درخشش فریبنده کارگردانی بن افلک نهفته است. پنجمین فیلم او تقریباً مشابه فیلم‌های قبلی است که او کارگردانی کرده است: «Gone Baby Gone»، «The Town»، «Argo» (که جایزه اسکار بهترین فیلم را برای او به ارمغان آورد) و «Live By Night». او آن نوع فیلم‌های محکم و با بودجه متوسط را برای بزرگسالان می‌سازد که این روزها بسیار نادر هستند. افلک بر نویسندگی قوی، مجریان کهنه کار و صنعتگران محترم پشت صحنه تاکید دارد. انتخاب او در فیلمبردار، همکار قدیمی مارتین اسکورسیزی و کوئنتین تارانتینو، رابرت ریچاردسون، نمونه بارز آن است.

ژانرهای مختلفی از جمله فیلم ترسناک و فیلم عاشقانه نیز در نماوا فراهم شده است.

با فیلم ایر، همه اینها در یک بسته فوق العاده سرگرم کننده گرد هم می آیند - بسته ای که از مد افتاده اما زنده و دلنشین است. افلک که بر اساس فیلمنامه‌ای تند و تیز از الکس کانوری کار می‌کند، داستان این است که نایک چگونه جردن را با ساختن کفشی که نه فقط برای او بلکه برای او بود، به چنگ آورد - که نشان‌دهنده شخصیت نمادین او است که به زودی ساخته می‌شود. باعث شد احساس کنیم که ما نیز می توانیم به چنین ارتفاعاتی برسیم. این احتمالاً باعث می‌شود که «Air» شبیه یک تبلیغ دو ساعته کفش ورزشی باشد. این نیست. اگر عاشق فیلم‌هایی در مورد فرآیند هستید، درباره افرادی که در شغل خود مهارت دارند، پس از لحظات بسیار فیلم در دفاتر، اتاق‌های کنفرانس و آزمایشگاه‌های تولید مجذوب خود خواهید شد.

لیگ برتر انگلیس در مسابقات مختلف را نیز میتوانید از سایت فیلم نماوا دنبال کنید.

فعل و انفعالات درون آن فضاهای پیش پا افتاده، «هوا» را با بازی مجدد افلک و مت دیمون شروع به چنین شادی می کند. تماشای این بهترین دوستان قدیمی، همبازی‌ها و هم‌نویسندگانی که بیش از ربع قرن پس از «ویل هانتینگ خوب» دوباره با هم بازی می‌کنند، تحریک می‌کنند و عصبانی می‌شوند، شگفت‌انگیز است. دیمون در نقش سانی واکارو، کارشناس استخدام نایکی که نگهبان جوان کارولینای شمالی را به‌عنوان استعدادی در یک نسل می‌شناخت و بی‌وقفه او را تعقیب می‌کرد تا او را از برندهای کولرهای کانورس و آدیداس دور نگه دارد. افلک یکی از بنیانگذاران نایک و مدیر عامل سابق فیل نایت است که ترکیبی جذاب از آرامش ذن و غرور شرکتی است. او پابرهنه در دفتر راه می‌رود، با این حال یک پورشه را می‌راند که اصرار دارد بنفش نیست، بلکه بیشتر به رنگ انگوری است. Vaccaro، به عنوان دوست و همکار خود از روزهای اولیه شرکت، تنها کسی است که می تواند حقیقت را به قدرت بگوید، و محبت و اصطکاک آن رفاقت در میان مردم می درخشد.

فیلم عاشقانه هندی و فیلم عاشقانه کره ای نیز از ژانرهایی که مورد استقبال هواراداران فیلم های این کشورها قرار میگیرد.

سال 1984 است (پسرم، آیا همیشه - بیشتر در یک دقیقه)، و بخش بسکتبال نایک یک فکر بعدی در شرکت کفش دویدن در اورگان است. نایک نیز یکی از رقبای خود است. واکارو، یک بولداگ خمیری و میانسال با ژاکت‌های مختلف فقط به رنگ پودی (کار طراح لباس چارلز آنتوانت جونز)، می‌داند که جردن می‌تواند همه اینها را تغییر دهد، و بیشتر «هوا» شامل متقاعد کردن همه اطرافیانش است. از آن تصور این شامل مدیر بازاریابی راب استراسر (جیسون بیتمن، که تسلط او بر شوخی های خشک و موش صحرایی برای این مواد مناسب است) را شامل می شود. هاوارد وایت، بازیکنی که تبدیل به مدیر اجرایی شده است (کریس تاکر که به طرز سرگرم کننده ای سریع صحبت می کند). دیوید فالک، مامور فضولی جردن (کریس مسینا، که تقریباً کل فیلم را با یک طناز تلفنی خنده‌آمیز بدزدد) و در نهایت، مادر مغرور و محافظ جردن، دلوریس (ویولا دیویس، که ورود او سطح جدیدی از وزن و خرد را به فیلم می دهد). متیو ماهر، بازیگر شخصیت، که همیشه در هر فیلمی که بازی می‌کند، حضوری جذاب دارد، در نقش استاد طراحی کفش نایک، پیتر مور، برجسته می‌شود.

فیلم عاشقانه ترکی نیز از دیگر ژانرهایی است که در فیلم های این کشور مورد استقبال قرار میگیرد.

"هوا" یک داستان بی انتها است که از سنگرخ، رویاها و موکسی ها ساخته شده است. با این روحیه، واکارو یک مونولوگ قاتل را در لحظه ای حیاتی ارائه می کند، به امید اینکه بتواند با جردن (که افلک با زیرکی هیچ گاه به طور کامل به ما نشان نمی دهد) یک مونولوگ قاتل را ارائه می دهد، اما یک تکه سرمست کننده متقاطع نشان می دهد. میراثی که در طول زمان از خود به جا خواهد گذاشت). با این حال، افلک به شدت این واقعیت را تایید می کند که ما در اواسط دهه 1980 هستیم. گاهی اوقات، یادآوری این دوره به روش‌های ظریف و سرگرم‌کننده‌ای می‌آید، مانند یک شوخی دور ریختنی درباره کرت رامبیس که باعث شد من بخندم. (برای لذت بردن از فیلم، لازم نیست چیزی در مورد بسکتبال به طور کلی یا این دوران به طور خاص بدانید، اما اگر بدانید، لذت های اضافی زیادی وجود دارد.) با این حال، افلک بیشتر اوقات قصد دارد با تقریباً دیوار به دیوار نوستالژی ایجاد کند. قطره های سوزن دیواری و ارجاعات سرسام آور فرهنگ پاپ. انگار مونتاژ افتتاحیه طولانی شامل بچه های کلم پچ، هالک هوگان، «گوساله کجاست؟» تبلیغات، پرزیدنت ریگان، پرنسس دایانا و موارد دیگر کافی نبودند، او به طور تصادفی یک مکعب روبیک یا دسته ای از کارت های Trivial Pursuit را به عنوان یک وسیله انتقالی پرتاب می کند. و موسیقی متن فیلم های موفق دهه 80 آنقدر ثابت است که ثابت شده است. و موسیقی متن آهنگ های دهه 80 به قدری ثابت است که حواس پرت می شود، از زنان خشونت آمیز و تنگه های وحشتناک گرفته تا سیندی لوپر و چاکا خان تا استفاده واقعا گیج کننده از "خواهر مسیحی" نایت رنجر در حالی که نایت به سادگی به پارکینگ نایک می کشد. .

با این حال، این سخنی جزئی در مورد فیلمی است که در بیشتر موارد به همان روان و قابل اعتماد یکی از جامپرهای بی‌نظیر جردن است.