Bird Box
سال گذشته، نتفلیکس فیلم پرهزینه «روشن» را درست قبل از تعطیلات حذف کرد و معلوم شد که یک موفقیت علمی تخیلی بسیار بزرگ برای این شرکت است، حتی اگر منتقدان از آن متنفر باشند. بنابراین، ظاهراً فیلمهای اکشن آیندهنگر در حال حاضر همان چیزی هستند که شرکت هر ساله برای کریسمس به ما میدهد. «جعبه پرنده» جوراب پرنده علمی تخیلی امسال چگونه است؟ ناقص است، اما احتمالاً آن را پس نخواهید داد .
استعاره های پخته نشده در مورد مادری و اوج نادرست به کنار، در فیلم «جعبه پرنده» سوزان بیر که پس از اکران محدود امروز در نتفلیکس به نمایش درآمد، کافی است دوست داشته باشیم. بخش اعظم قدرت آن از یک گروه خوب سرچشمه میگیرد، کسی که میتواند مفهوم عالی یک موقعیت کابوسآمیز را بدون از دست دادن انسانیت مرتبط خود منتقل کند. منتقدان و تماشاگران تنبل آن را با "مکانی آرام" مقایسه می کنند (من قبلاً آن را با نام "مکان کور" دیده بودم)، اما این قطعه ای است که در واقع بیشتر از "مه استیون کینگ"، داستان دیگری از پارانویا می گیرد. که به گروهی از غریبه ها حمله می کند، زمانی که با ناشناخته ها سروکار دارند و این نگرانی را دارند که ممکن است دیگر هرگز دنیای بیرون را نبینند یا به طور کامل بفهمند چه چیزی در آن پنهان شده است. من مشتاق چیزهایی هستم که از پادشاه الهام گرفته شده است، و این یکی به اندازه کافی به آن وتر می خورد که ارزش دیدن در تعطیلات کریسمس را داشته باشد. به طور خاص، ساندرا بولاک معمولاً کارهای محکمی انجام میدهد، که توسط یک بازیگر مکمل بزرگ که شامل تروانته رودز، جکی ویور، دانیل مکدونالد، سارا پالسون و جان مالکوویچ میشود، تقویت میشود.
بر اساس رمان جاش مالرمن، "جعبه پرنده" بین دو دوره زمانی - حدود پنج سال پس از پایان جهان و در اولین روزهایی که همه چیز فرو ریخت - ارتباط برقرار می کند. در زمان حال کابوسآمیز باز میشود، اما در واقع زمان بیشتری را در فلاش بک با مالوری (بولاک) میگذراند، مادری که در آینده مطمئن نیست که آیا با نوزادش ارتباط برقرار خواهد کرد یا نه. او در راه ملاقات با پزشک زنان و زایمان خود به خواهرش جسیکا (پالسون) به همان اندازه صحبت می کند که هر دو در مورد گزارش های خودکشی دسته جمعی در آن سوی جهان صحبت می کنند. و سپس "هر آنچه" در آنجا اتفاق می افتد به خانه می آید زیرا مردم شروع به پرتاب خود از پنجره ها به سمت ترافیک روبرو می کنند. این صحنه های اولیه هرج و مرج مطلق توسط Bier به خوبی مدیریت شده و صادقانه ترسناک است. او هرج و مرج کامل را با بودجه نسبتاً محدودی به تصویر میکشد، و متوجه قدرت تصاویر شدید میشود - زنی که سرش را به شیشهای میکوبد یا زن دیگری که آرام به صندلی راننده خودروی در حال سوختن میرود - بیش از بار CGI که ??ما اغلب اوقات داریم. در فیلم های پسا آخرالزمانی ببینید.
چه چیزی باعث خودکشی دسته جمعی می شود؟ هرکسی که بیرون است «چیزی را میبیند»، اگرچه آنچه میبیند به طرز شگفتانگیزی تعریفنشده باقی میماند. هر چه هست باعث می شود چشمان آنها روانی شود و جان خود را بگیرند. (خب، اکثر آنها این کار را انجام می دهند. اما این برای بعد در فیلم است.) گروه کوچکی از بازماندگان پناه می گیرند، از جمله داگلاس خشمگین (مالکوویچ)، المپیای باردار (مکدونالد)، چارلی هیجان انگیز (لیل رل هاوری) و غیرقابل اجتناب. علاقه عشق تام (رودز). از آنجایی که منابع آنها تمام می شود و متوجه می شوند که باید به نوعی به فروشگاه برسند، بی اعتمادی افزایش می یابد. و هیچ کس نمی تواند کاملاً در مورد اینکه آیا آنها هرگز باید در را پاسخ دهند یا نه، به توافق برسند.
مطالب «بازماندگان» با مطالب امروزی مالوری و دو کودک به نامهای پسر (جولیان ادواردز) و دختر (ویوین لایرا بلر) در سفری به رودخانه خائنانه پیوند خورده است. آنها چشمبند میبندند و مالوری دائماً به آنها یادآوری میکند که بهتر است آنها را در نیاورند – مهم نیست چه میشنوند. این واقعیت که ما فقط مالوری را میبینیم، و هر کسی که فیلمی را دیده میتواند تصور کند که او و فرزندان المپیا هستند، حس ترس را به مطالب فلاش بک اضافه میکند. هر کس دیگری در فلاش بک ها احتمالاً می میرد.
و آنها هم دارند، اما «جعبه پرنده» فیلم ترسناک معمولی شما نیست. این فیلم به طور با طراوت عاری از سکانسهای اکشن بزرگ و CGI است و بیشتر به ترس تجربه شده توسط شخصیتهایش متکی است تا تعاملات ماوراء طبیعی واقعی. به یک معنا، این یک فیلم خانه تسخیر شده معکوس است، فیلمی که در آن خانه خالی از سکنه نیست، بلکه همه چیز خارج از آن است. چقدر می توانید با گروهی از غریبه ها زنده بمانید که با کم شدن جیره غذایی به یکدیگر بی اعتماد می شوند؟ بیر بازیگران خود را به طرز ماهرانه ای هدایت می کند و به آنها اجازه می دهد ضربات شخصیتی کوچک و خوبی را که کمتر کارگردانان نادیده می گرفتند، به آنها بدهد.
بیشتر مشکلات «جعبه پرنده» به یک فیلمنامه باریک برمیگردد، فیلمی که اغلب به شخصیتهایش دیالوگهای صاف و تشریحی میدهد و سپس خود را در گوشهای با نقطه اوج مینویسد که وقتی نیاز به تنش دارد، احمقانه است. من کتابی را که بر اساس آن «جعبه پرنده» ساخته شده است، نخواندهام، اما به نظر میرسد که میتواند به طور قابل توجهی بهتر در صفحه کار کند، جایی که تصورات ما میتواند در مورد آنچه شخصیتها «میبینند» و حتی بیشتر وحشیتر شود. دامنه خودکشی های دسته جمعی فیلمنامه اریک هایسرر زمانی بهتر کار می کند که به اصول اولیه پایبند باشد، ما را در جایی که می تواند آخرین مکان امن روی زمین باشد حبس می کند و به ما اجازه می دهد بپرسیم که چگونه رفتار مناسبی داریم.h یک مخمصه کابوس وار و این کار را به اندازه کافی انجام می دهد تا ضربه هایی را پیدا کند که صادقانه تنش و وحشتناک هستند. تعطیلات مبارک، همه.