mission impossible fallout
فیلمهای اکشن عالی، ریتمی شبیه هیچ ژانر دیگری ایجاد میکنند. به این فکر کنید که بدلکاری ها در «مکس دیوانه: جاده خشم» به بخشی از داستان سرایی تبدیل می شوند. به این فکر کنید که «سخت بمیر» چگونه به آرامی از صحنهای به صحنه دیگر جریان مییابد و باعث میشود احساس کنیم دقیقاً در کنار جان مککلین هستیم. به ویرایش خیره کننده «Baby Driver» و نحوه ترکیب آن با طراحی صدا، موسیقی و اکشن در پارچه ای بدون درز که به انگشتان پا می زند فکر کنید. واضح است که ستایش باورنکردنی است که بگوییم «مأموریت: غیرممکن – فال اوت» من را به یاد این فیلمها میاندازد. این ترکیب دقیق و عالی از هر عنصر فنی است که برای ساختن یک فیلم اکشن عالی لازم است، همه در خدمت یک فیلمنامه خارقالعاده و با اجراهای اکشن فوقالعاده تثبیت شدهاند تا نه تنها در ژانر کار کنند، بلکه برای فراتر از آن. این یکی از بهترین فیلم های سال است.
برای اولین بار در این فرانچایز، کارگردان کریستوفر مک کواری چیزی که اساساً دنباله مستقیم فیلم قبلی، "ماموریت: غیرممکن - ملت سرکش" است را ساخته است. «Fallout» بدون اتلاف وقت، بینندگان را وارد روایت میکند و جزئیات مهم را از مسیر خارج میکند تا اکشن شروع شود. بسیاری از فیلمهای اکشن برای همیشه با شرورهای مونولوگ و چیدمانهای گسترده سپری میکنند. اما هیچ چیز در این فیلم وجود ندارد، حتی در اوایل، که در آن اکشن اغلب برای رسیدن به «چیزهای خوب» خیلی طولانی است، و قطعاً زمانی که فیلم آنقدر شدید است که شما را خسته کند، دیر نیست.
گروهی به نام رسولان می خواهند هرج و مرج ایجاد کنند. این واقعاً تمام چیزی است که باید بدانید. آنها معتقدند که رنج منجر به آرامش می شود، و بنابراین زمان رها کردن درد فرا رسیده است. آنها با شخصی به وضوح در داخل صندوق بین المللی پول با نام رمز جان لارک کار می کنند و برای به دست آوردن پلوتونیوم با درجه تسلیحات برای ساختن سه بمب کثیف توطئه کرده اند. اتان هانت (تام کروز) باید پلوتونیوم را پس بگیرد، اما شبحی به شکل سولومون لین (شان هریس)، شرور آخرین فیلمی که هانت به جای کشتن او را زنده گذاشت، او را تعقیب کرده است. رئیس سندیکای سازمانهای اطلاعاتی را مورد بررسی قرار داده و به دنبال اطلاعاتی در مورد گروه قتل مامور صندوق بینالمللی پول میگردد، اما او نیز بخشی از این توطئه جدید برای پایان دادن به جهان است.
با شروع فیلم، هانت از طرف رئیسش آلن هانلی (الک بالدوین) مأموریت می یابد که به پاریس برود تا جان لارک را قبل از خرید پلوتونیوم پیدا کند. اریکا اسلون برتر آلن (آنجلا باست) به شکل آگوست واکر وحشی (هنری کاویل) به او کمک می کند. اسلون مطمئن نیست که به هانت یا هانلی اعتماد دارد، بنابراین یکی از مردان خود را در ماموریت مهم میخواهد، کسی که او میشناسد هر کاری که لازم است برای تکمیل ماموریت انجام میدهد. یک جریان پنهان موضوعی در «فالآوت» وجود دارد که نشان میدهد چقدر باید برای منافع بزرگتر فداکاری کرد - سوال جاسوسی کلاسیک در مورد کشتن کسی که دوستش دارید تا جان میلیونها نفر را نجات دهید (این معادل فیلم اکشن است. "مشکل چرخ دستی"). نتیجه این است که هانت بیش از حد از کسانی که دوستشان دارد محافظت می کند، در حالی که واکر هیچ کس را دوست ندارد، و فیلم به شیوه های شگفت انگیزی در مورد اینکه کدام روش برای یک ابرجاسوس بهتر است، متزلزل است. هانت حتی به عنوان "چاقوی جراحی" برای "چکش" واکر توصیف می شود.
این دو پویا به پاریس میروند – و خیلی زود چهرههای آشنای مانند لوتر (وینگ ریمز)، بنجی (سایمون پگ) و ایلسا (ربکا فرگوسن) به آنها ملحق میشوند – و خوب، همه چیز به سرعت کشنده میشود. «فال اوت» یکی از آن فیلمهای اکشن عالی است که چه به داستان توجه کنید یا نه، کار میکند. این یکی از کارآمدترین و سریعترین فیلمهای تاریخ هالیوود است که از یک صحنه به صحنه دیگر میرود. نگران نباش یک طرح وجود دارد و در واقع یک مورد جالب است که از طریق بازی با وفاداری و هویت، هم بیزمان و هم فعلی است. اما مککواری و کروز به خوبی میدانند که نمیتوانند خیلی روی طرح تکیه کنند وگرنه علاقه مردم را از دست خواهند داد. ما نیازی به سخنرانی نداریم و بنابراین خطرات چشمگیر تنظیم تقریباً کافی است. بمب های هسته ای، یک یا دو عامل مضاعف، یک مغز متفکر قتل - حالا برو!
و ای مرد، آیا Fallout می رود. تقریباً هفت سکانس از ده بهترین سکانس اکشن سال از این فیلم خواهد بود. تنوع شگفت انگیزی در سبک های اکشن نیز وجود دارد، از کابوس چتربازی گرفته تا تعقیب و گریز با ماشین و البته "Run Tom!" صحنه ای از سکانس هلیکوپتری که قبلاً معروف بود. همه آنها دارای شدت حرکتی هستند که دیگر به سختی در فیلم های اکشن شاهد آن هستیم. منتقدان قبلاً فیلم را با «جاده خشم» مقایسه کردهاند و فکر میکنم به همین دلیل است - روانی حرکتی که در هر دو فیلم میبینید. راب هاردی فیلمبردار بزرگ («نابودی») و تدوینگر ادی همیلتون (که آخرین فیلم را نیز انجام داد) اکشن را در اینجا با مک کواری به گونهای عالی اصلاح کردهاند. ما به ندرت جغرافیای صحنهها را از دست میدهیم - که در اکشن بد بسیار رایج است - و اغلب احساس میکنیم که با هانت در حال سقوط، سرعت زیاد یا دویدن هستیم. تماشاگرانی که من آن را با آنها دیدم با هر سکانس تند تند نفس نفس می زدند و عصبی می خندیدند. این یکی را با جمعیت ببینید. و تا جایی که می توانید بزرگتر (برخی از فیلم ها با IMAX گرفته شده اند و ارزش شارژ کردن را دارد.
"Fallout" نیستنوع فیلمی که اغلب از نظر عملکرد به آن توجه میشود، اما حتی آنها هم در اینجا از حد متوسط ??بهتر هستند. دیدن اینکه چگونه کروز در نهایت اجازه می دهد تا سن خود را کمی نشان دهد، شگفت انگیز است، به خصوص در صحنه های اولیه با کاویل، که شبیه یک مدل سخت تر و قوی تر از ایتان هانت به نظر می رسد. آخرین نسخه هانت کروز چند بار زمین می خورد و مشت هایش با نیروی واکر فرود نمی آید. این امر به شخصیتی که به عنوان یک جاسوس مافوق بشر جذابیت کمتری داشت، قابلیت ارتباط بیشتری را القا می کند. و بازیگران مکمل به طور یکنواخت قوی هستند، به خصوص کاویل و ربکا فرگوسن، که کاریزمای صفحه نمایش کسی را دارد که واقعاً تا به حال باید یک سوپراستار باشد. بیایید این اتفاق بیفتد.
بدبین شدن در سینما آسان است. با هشت دنباله در ده فیلم برتر هفته گذشته، افراد بیشتر و بیشتری ماشین هالیوود را دقیقاً همین می دانند، چیزی که به جای هنر یا حتی سرگرمی، محصول را بیرون می ریزد. شاید بهترین چیزی که می توانم در مورد "ماموریت: غیرممکن - فال اوت" بگویم این است که بدبینی را از بین می برد. این واقعاً همان چیزی است که بسیاری از مردم برای بیش از یک قرن در سرگرمی به دنبال آن بودند - فرصتی برای نگرانی های دنیای واقعی که برای چند ساعت در صندلی عقب قرار گیرند. شما بیش از حد درگیر این هستید که چگونه اتان هانت از این یکی خارج شود و به هر چیزی خارج از تئاتر اهمیت دهد. این یک فیلم اکشن کمیاب است که می تواند آنقدر خوب این کار را انجام دهد که شما نه تنها فرار کنید، بلکه به نوعی سرحال و آماده برای مقابله با جهان بیرون می روید. «ماموریت: غیرممکن – فال اوت» یکی از این فیلمهاست.