Skycraper
تصویر تبلیغاتی با امضای «آسمانخراش»، جدیدترین بازی فوقالعاده تابستانی دواین جانسون، ستاره پرفروش و کاریزماتیکی را نشان میدهد که تنها با دست چپش از ساختمانی سر به فلک کشیده آویزان شده است. حلقه ازدواج او بهطور برجسته در پیشزمینه میدرخشد، و با شعلههای مرگباری که در اطراف او موج میزند، روشن میشود .
حلقه توجه ما را به همان شدتی که در چشمان او جدی است به خود جلب می کند، یادآوری این موضوع - نه بر خلاف فرانچایز «سریع و خشمگین» که جانسون در آن نقش برجسته ای دارد - این داستان همه چیز درباره #خانواده است. با این حال، عمدتاً ترکیبی بیفکر از «Die Hard» و «The Towering Inferno». به خودی خود دقیقاً "خوب" نیست، اما آنچه را که در نظر دارد از نظر قرار دادن ما در موقعیت برتر انجام می دهد، که باعث موفقیت آن می شود؟
اما راسون مارشال توربر، نویسنده/کارگردان، ترکیبی مشکلساز را امتحان کرده است که به شما احساس خوبی در مورد شجاعت و انعطافپذیری میدهد، در حالی که باعث میشود هیچ احساسی نسبت به بدنهای بیشماری که در اثر تگرگ گلولههای خودکار تکه تکه میشوند، نداشته باشید. بسیاری از مردم بی دلیل در این نمایش PG-13 به نام هیجان می میرند، شاید؟ توسعه شخصیت؟ کادر بین المللی جنایتکارانی که یک بلندمرتبه هنگ کنگ را تصاحب می کنند - بلندترین سازه در جهان، سه برابر ساختمان امپایر استیت - به وضوح و به طور منحصر به فردی بد هستند. هجوم آنها به دفاتر مردم و محو کامل آنها - در حالی که دوربین از خونریزی دور می شود، طبق دستورالعمل MPAA - بی دلیل به نظر می رسد.
با این حال، شما اینجا نیستید که فکر کنید. شما اینجا هستید تا از آن لذت ببرید، و «آسمانخراش» در بسیاری از سکانسهای اکشن سرگیجهآور و مرگآور خود واقعاً این را ارائه میدهد. این بافت همبند بین شیرین کاری های جسورانه است که سست است.
اما اول: فلش بک به 10 سال پیش. جانسون، ویل ساویر، یک تفنگدار دریایی و مامور افبیآی بسیار آموزش دیده است که مسئول مذاکرات مربوط به گروگانگیری است که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود (نمونه دیگری از قرار دادن شخصیتها در میان خشونتهای بینظیر و بیش از حد). ویل که پای چپ خود را زیر زانو در آن حادثه انفجاری از دست داد، اکنون به عنوان مشاور امنیتی خدمت می کند. آخرین کار او او، همسرش سارا (نیو کمپبل) و دوقلوهایشان (مک کنا گریس و نوح کاترل) را به هنگ کنگ برده است، جایی که او باید قبل از باز شدن مروارید، امنیت آن را تجزیه و تحلیل کند. شهری درخشان و مستقل که بیش از 200 داستان را در ابرها گسترش می دهد، زاییده فکر میلیاردر ژائو لانگ جی (چین هان) است. شخصیتها در اطراف ایستادهاند و گفتوگوهای تشریحی دردناکی را ارائه میکنند، که همه آنها در مرحلهای بعد اهمیت خواهند داشت و بسیاری از ویژگیهای پیشرفته ساختمان را به تفصیل شرح میدهند.
هرچند نه برای مدت طولانی. توربر علاقه چندانی به ایجاد تنش مداوم ندارد. "آسمان خراش" خیلی سریع وارد چرخه می شود و بی امان باقی می ماند. تیمی از شرور به رهبری کورس بوتا (رولاند مولر) تهدیدآمیز، با مواد شیمیایی بسیار قابل اشتعال شکسته شده اند تا بیشترین McGuffiny از McGuffins را بدزدند. (آنها حتی نباید زحمت توضیح آن را بدهند، آیتم مورد بحث در مقایسه با آشفتگی که ایجاد می کند بسیار بی اهمیت است.) اما وقتی مفصل را به آتش می کشند، متوجه نمی شوند که همسر و بچه های ویل هنوز در یکی از آنها هستند. واحدهای مسکونی و همانطور که شعله های آتش از آنچه که به عنوان یک خط نازک و نارنجی در طبقه 96 شروع شد بالاتر و بالاتر می رود، خطر و جنون با آنها بالا می رود.
البته، چون جانسون نقش این شخصیت را بازی میکند، هر کاری که لازم باشد برای نجات آنها انجام میدهد، با هر مانع جدیدی که بر سر راهش قرار میگیرد، چالشی مضحکتر از قبلی را ارائه میکند. اما چیزی که درباره جانسون در این نقش بدیع است این است که او کاملاً نابود نشدنی نیست. شخصیت او از یک پای مصنوعی استفاده میکند، و فیلم هوشمندانه از آن به عنوان یک دارایی استفاده میکند، نه مانع.
لحظههای فردی قطعاً برجسته هستند، با رابرت السویت (فیلمبردار معمول پل توماس اندرسون) که ما را در میان جنون آتشین قرار میدهد. صعود ویل به بالای یک جرثقیل 100 طبقه و جهش او در آسمان شب به سمت مروارید از طریق یک پنجره شکسته به طرز هیجان انگیزی به صحنه می رود. استفاده او از نوار چسب برای الف) وصله زدن زخمهایش قبل از ب) گذاشتن آن روی دستها و پاهایش برای مرد عنکبوتی که از شیشه بیرونی عبور میکند نیز همینطور است. (اگر از سرگیجه رنج می برید یا حتی کوچکترین ترس از ارتفاع دارید، ممکن است این راه فراری نباشد که در این تابستان به دنبال آن هستید.) یکی از بخش های لذت بخش تر «آسمان خراش» - و این در مورد «بمیر» نیز صادق بود. سخت» - راهی است که به ما این حس را می دهد که انگار در حال کشف نقشه دقیقه به دقیقه در کنار قهرمان بسیار تواناتر روی صفحه هستیم. (اگرچه فرزندم در حدود سه چهارم راه نمایش به من رو کرد و گفت: "باورش سخت است که همه اینها در یک روز اتفاق افتاده باشد."
«آسمانخراش» نقش شگفتانگیزی را برای کمپبل ارائه میکند. سارا هرگز دختری در پریشانی نیست، بلکه یک جراح آموزش دیده رزمی است که میتواند در عین حال از بچههایش مراقبت کند. (او همچنینچندین زبان آسیایی را میپرسد، که در طول فیلم به کار میآید.) تصور کنید که او کسی بود که وظیفه حفظ روز و خانوادهاش و کل ساختمان را بر عهده داشت. اکنون واقعاً هیجان انگیز خواهد بود.