سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Till Death

نظر

 

در حالی که مالتی پلکس ها در حال آماده شدن برای تصاحب جدیدترین فیلم پر زرق و برق مارول هستند - نوعی سرگرمی که مسلماً برای مدت طولانی در اکشن وجود نداشته است - یک میخ خور کوچک نیز در این فصل به صورت مخفیانه وارد آن می شود که امیدوار کننده است. برای تحویل کالاهای نمایشی و علیرغم پس‌زمینه‌ی یخی‌اش، قسمتی از چیلر تهاجم به خانه، قسمتی معمایی قتل «تا مرگ» می‌تواند ثابت کند که فیلم تابستانی واقعی‌ای است که مدتی است هوس کرده‌اید: بی‌طلاق، کمی احمقانه، اما کاملاً جذاب. و لبه صندلی خود را با سرعتی زیبا تجربه می کنید   .

اسکات دیل، کارگردان، با اولین فیلم سینمایی خود، ژانر شیک را ارائه می دهد، ژانری که مگان فاکس، ستاره «تبدیل شوندگان» را می بیند که آثار هیجان انگیز خود را به جلوه های هیجان انگیز تبدیل می کند. «تا مرگ» که توسط جیسون کاروی با تدبیری هوشمندانه نوشته شده است، در ابتدا مانند «مرد نامرئی» یک مرد فقیر بازی می‌کند و از طریق داستانی قابل پیش‌بینی، داستانی زنانه «خواب با دشمن» از استقامت و تلافی را نشان می‌دهد. زن تلاش می کند تا رابطه خود را با مردی کنترل کننده، سمی و قدرتمند بر خلاف شانس قطع کند. اما فیلم به‌زودی به چیزی به‌طور شگفت‌آوری نزدیک‌تر به «کم عمق‌ها» از طریق «تنها در خانه» از همه چیز به اوج می‌رسد. مجسمه‌ای و عضلانی، فاکس در اینجا کاملاً مورد حمله یک کوسه شریر و گرسنه قرار نمی‌گیرد. اما زمانی که یک جفت قاتل درنده دور ملک آهسته‌پوش او در کنار دریاچه دور می‌زنند، نبرد غم‌انگیز او برای بقا بسیار شبیه بلیک لایولی مجروح می‌شود، زیرا او با تکیه بر چیزی جز هوش، رفلکس‌ها و محدودترین چیزهای خود، در حال چانه‌زنی برای راه‌های نجات اضافه‌شده در مراحل کوچک است.

ستاره «تا مرگ» نه تنها کارگردانی مفید دیل، بلکه (و شاید تا حدی بیشتر) فیلمنامه مبتکرانه کاروی است که از چاه کوچکی از امکانات روایی نشأت می‌گیرد و ارزش آن‌ها را در حالی که اما (روباه) برای عشق می‌جنگد، به حداکثر می‌رساند. زندگی برای دوام آوردن از شرایط خصمانه ای که در آن گرفتار شده است. لحظات آغازین «تا مرگ» او را در کنار مردی که با او گفتگوی عمیقی دارد به ما معرفی می‌کند. به وضوح، یک علاقه عاشقانه این به طرز وحشتناکی مانند یک خداحافظی بین این دو به نظر می رسد پس از رابطه ای بی ثمر و بدون راه های مناسب. افشاگری قبل از اینکه بتوانیم به اشتباه این مرد جوان را به عنوان شوهر اما تشخیص دهیم فرا می رسد - او تام (امل امین) است، یک ستاره در حال ظهور در شرکت حقوقی شوهر اما مارک (Eoin Macken) که او با او رابطه نامشروع دارد. در سالگرد ازدواجش، نه کمتر. رسوایی!

همانطور که انتظار می رفت، مارک احمق هیچ کس نیست، حتی اگر وانمود می کند (در ابتدا) از رابطه همسرش اطلاعی ندارد. بنابراین، در ابتدا نگاه‌های پر بار و سکوت‌های حامله است، با یک شام سالگرد مخصوصاً ناخوشایند که در طی آن «تا مرگ» به طور نامحسوسی تلگراف می‌کند که مارک چه نوع مردی است. می دانید، کسی که با حامی همسرش را "کدو تنبل" صدا می کند (تا کنون، به همین دلیل پاتریک بیتمن است)، احساس می کند به اندازه کافی حق دارد به او بگوید چه بپوشد و او را با چشمان بسته به عنوان سورپرایز سالگرد به مکانی دور و منزوی می برد. . پویایی بین این دو به طرز دردناکی و در عین حال به‌خوبی ترسناک است - او می‌خواهد و او اعتراض نمی‌کند، اغلب به یاد روزهای او به عنوان یک عکاس سخت‌گیر قبل از اینکه مارک ظاهراً او را "نجات دهد" است.

اما اما به زودی ثابت می کند که او هیچ دختری در مضیقه نیست. بعد از اینکه صبح یک شب عاشقانه با مارک در خانه دریاچه از خواب بیدار شد و با وحشت نگاه کرد که شوهرش عکس ظاهراً عالی را خالی می کند، به این مناسبت برمی خیزد و به دنبال راهی برای خروج از خانه کاملاً خالی که مارک پاک کرده است می گردد. از تمام ابزارهای کمکی و اشیاء تیز. فاش کردن نحوه خروج او جالب نخواهد بود (اگرچه اینجا به نوعی پیش فرض است)، اما کافی است بگوییم که اما، کبود شده و غرق در خون، خود را در زنجیر می بیند و ازدواج سمی خود را برای مدت طولانی به اطراف می کشاند. زمان، هم به معنای واقعی کلمه و هم به صورت استعاری. هنگامی که مهاجمان نهایی او در جستجوی الماس هایی که مارک به آنها وعده داده بود ظاهر می شوند - این دو نفر عبارتند از بابی ری چاقو کش مرگبار کالان مولوی و جیمی شرور بی میل جک راث - او نه تنها باید از آن زوجی که برای خون بیرون آمده اند سبقت بگیرد، بلکه باید از آنها نیز سبقت بگیرد. بر شکاف های واقعیت خشن او مانور دهید.

اقدامات زیر یک بازی موش و گربه طراحی شده ماهرانه است که در آن یک تلفن همراه بی فایده، یک ماشین ناتوان، یک جفت دستبند، یک آلونک سرد، برف تا بالای زانو و (البته)، یک دریاچه یخ زده همه نقش مهمی را ایفا می کنند. دستگاه های طرح هیچ چیزی در پایان «تا مرگ» وجود ندارد که از کیلومترها دورتر متوجه آن نشوید، اما پایانی که کاملاً به دست آمده است، علیرغم واضح بودن، رضایت بخش نخواهد بود. لذت دیگر در اینجا، اجرای تدریجی بلوغ فاکس است که کمی چوبی و بی بیان شروع می شود، اما در کنار پیچیدگی های موقعیت خطرناک اما رشد می کند. درست زمانی که شما آماده هستید که او را بنویسید، او توجه شما را پس می گیرد و سزاوار آن است.