آنابل: آفرینش
این یک قانون کاملاً قابل اعتماد در دنیای سینما بود که دنبالههای فیلمهای ترسناک پایینتر حتی بیارزشتر از فیلم اصلی هستند. پس از همه، چگونه شما بر روی هیچ ساخته اید؟ سال گذشته "Ouija: Origin of Evil" به طور گسترده و به درستی برتر از نسخه اصلی کسل کننده در نظر گرفته شد، و سال 2017 آن ترفند تکان دهنده را با "Annabelle: Creation" تکرار می کند، پیشرفتی بزرگ نسبت به فیلم وحشتناک "آنابل" از سال 2014. در حالی که آن فیلم احساس می کرد. دنبالهروی دیوید اف. سندبرگ، مانند راهی سریع برای به دست آوردن پول در موفقیت «احضار»، احساس نمیکند تا حد مرگ متمرکز شده است یا صرفاً برای حاشیه سود ایجاد شده است. این فیلم پژواکهای فیلم اصلی را دارد و بیشتر با حال و هوا و کمتر با ترسهای ارزانقیمت نسبت به «آنابل» یا «احضار 2» کار میکند، که منجر به یک تلنگر ژانری واقعاً مؤثر میشود. کامل نیست، اما بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که هر کسی پیشبینی میکرد.
در حالی که عنوان روشن می کند که این داستان منشأ یکی از خزنده ترین عروسک های تاریخ فیلم است، اما شخصیت ها و دنیای خاص خود را نیز برای بازی در نظر می گیرد، چیزی که ساختار و مضامین فیلم اصلی جیمز وان را بیش از هر چیز دیگری بازتاب می دهد. از آثاری که در پی داشته است. درست همانطور که باکس آفیس با محوریت گروهی از خواهران گرفتار در یک کابوس بود، «آنابل: خلقت» اساساً یک فیلم خانه خالی از سکنه است با مجموعه دیگری از دختران جوان که با چیزهایی روبرو می شوند که در شب به هم می خورند. در این مورد، گروهی از کودکان یتیم هستند که وقتی یتیم خانه شان بسته می شود، اجازه دارند در یک خانه بزرگ و منزوی زندگی کنند. به رهبری خواهر شارلوت (استفانی سیگمن)، دختران از نظر سنی متفاوت هستند - دوباره مانند خواهران در فیلم اصلی - اما تمرکز بلافاصله روی جنیس (تالیحه بیتمن) که به دلیل فلج اطفال ضعیف شده است و بهترین دوست شیرینش لیندا (لولو ویلسون) می افتد. . هر طرفدار خوب ترسناک میداند که شر همیشه ابتدا افراد ضعیف و مهربان را شکار میکند.
و بنابراین این جانیس است که برای اولین بار متوجه می شود که چیزی در خانه مولینز درست نیست. مطمئناً، ساموئل مولینز (آنتونی لاپاگلیا) بهاندازه کافی مرد خوبی به نظر میرسد، اما او بیش از حد نگران کسی است که به اتاق دختر متوفی او بیرود. و استر مولینز (میراندا اتو) مرموزتر است، مجروحتر، بستریتر است و هر زمان که به شوهرش نیاز دارد زنگ میزند. دخترها بیشتر به خودشان میمانند، اما جنیس اولین کسی است که متوجه میشود اتاق دربستهی Bee در نیمههای شب باز است و سپس او آن عروسک لعنتی را پیدا میکند. قبل از اینکه متوجه شوید، بر سر روحها دعوا میشود، چراغها خاموش میشوند، و تصاویر مذهبی در همه جا زیر و رو میشوند. این فیلمها مضمونهای مختلفی دارند، اما یکی از برجستهترین آنها شکست مطلق دین در محافظت از ما در برابر شر واقعی است. سندبرگ عاشق پرتاب نور از طریق صلیبهای روی پنجرهها است و با تصاویری که مصلوب شدن را به یاد میآورد، مسافت پیمودهای باورنکردنی را در آخرین عمل به دست میآورد.
بله، باور کنید یا نه، «آنابل: خلقت» چیزی را دارد که فیلم اول به وضوح فاقد آن بود: یک زبان بصری قوی. سندبرگ و تیمش کار شگفت انگیزی در ایجاد تنش از طریق فیلم های ترسناک قدیمی انجام می دهند، به این معنی که دیدگاه ما را مجبور می کنند تا با خانم های جوان وحشت زده خود بمانیم. همانطور که چشمان آنها گشاد می شود و موهای گردنشان در مورد چیزی که صدای جیرجیر را در راهروی تاریک ایجاد می کند بالا می رود، شما نیز چنین می شود. سندبرگ میداند که ترس بیشتر از ناشناختهها ظاهر میشود و او توپی دارد که در «آفرینش» با صدا و نور بازی میکند. صندلی های ترکان، قدم هایی که همه باید بخوابند، زنگ لعنتی خانم مولینز به صدا در می آید - همه در نیمه اول فیلم به طرز ماهرانه ای استفاده می شوند.
البته ما همه این ترفندها را می دانیم. و سندبرگ می داند که ما می دانیم. به ندرت فیلم ترسناک رایجی را دیده ام که به طرز بازیگوشیانه تری با آگاهی مخاطبان ترسناک مدرن همخوانی داشته باشد. سندبرگ میداند که اگر دری باز به اتاقی تاریک به شما نشان دهد، چشمان شما به آن تاریکی خیره میشود و لبههای قاب را برای حرکت، چشمهای درخشان، هر چه جستجو میکند. اگر او آنابل را در پس زمینه قرار دهد، هیچ کس به پیش زمینه توجه نمی کند. او با این ساخت و سازها در هنگام تنظیم بخش های "Annabelle: Creation" بسیار خوشحال است. و سپس سندبرگ و تیمش خشم را در نیم ساعت پایانی فیلم آزاد میکنند و برخی از بهترین سکانسهای ترسناک جریان اصلی چند سال اخیر را میسازند، از جمله یکی در انباری که نجیبزادهی بیچاره در کنار من بود و فقط زمزمه میکرد: نه نه نه." آن وقت است که می دانید یک فیلم واقعاً کار می کند. وقتی که مردان بالغ را به تک هجا تقلیل می دهد.
«آنابل: خلقت» کامل نیست. کمی بیش از حد طولانی است (109 دقیقه) و گاهی به نظر می رسد که منطق داستان خود را در طول مسیر می سازد. از این نظر، بیشتر شبیه یک داستان ارواح است که در اطراف یک آتش نشان داده می شود تا یک داستان واقعی - ترکیبی از تصاویر مذهبی، والدین غمگین، کودکان ضعیف شده، و شیطان های اخروی - و آن جنبه افسانه شهری می توانست به سندبرگ و نویسنده گری دابرمن اجازه دهد. کمی بیشتر به جنون مفهوم آنها متمایل شوید. سکانس انبار ذکر شده نمونهای عالی از زمانی است که فیلم میداند دیوانه شود، اما فیلم اغلب احساس میکند که از ریسکپذیری واقعی عقبنشینی میکند. این استگاهی اوقات بیش از حد محدود به نظر می رسد، باور کنید یا نه، با توجه به اینکه درباره یک عروسک تسخیر شده است، و تعداد بسیار زیادی از ترسناک ترین صحنه ها با ترسیدن جامپ اسکر بی اثر به پایان می رسند که مانند ساختن های عالی نتیجه نمی دهد. اما، دوباره، بیشتر به این موضوع میپردازیم که چه چیزی میتواند آن صدای جیر جیر را در راهرو ایجاد کند تا شیطانی که واقعاً آنجاست. در بیشتر موارد، "Annabelle: Creation" این ترس را درک می کند. و اکنون بخشی از یک روند کاملاً غیرمنتظره است که یکی از بزرگترین ترس های این منتقد را از بین می برد - دنباله فیلم ترسناک.