موانا
Moanaصرف نظر از اینکه چه زمانی منتشر شد بسیار سرگرم کننده بود، اما ورود آن در این لحظه خاص از تاریخ به آن حس اهمیت بیشتری می دهد - و همچنین الهام بخش .
جدیدترین فیلم فوقالعاده موزیکال از استودیوی انیمیشن والت دیزنی ماجراهای زن جوانی را دنبال میکند که صدای خود را پیدا میکند و هویت خود را جعل میکند. او انتخاب می کند که به جای یک شاهزاده خانم کلیشه ای که نیاز به نجات دارد، یک رهبر آینده نگر برای مردمش باشد، که فیلم به طرز جالبی آگاهانه آن را تصدیق می کند. او هم خرد دارد که به سنت های مردمش احترام بگذارد و هم شجاعت برای شعله ور کردن مسیر خود به سوی آینده.
موانا در آستانه تبدیل شدن به اولین رئیس زن در تاریخ پرافتخار قبیله پلینزی خود است که سقف شیشه ای زیر آسمان آبی تماشایی را می شکند.
تصور کنید که مطمئناً، میتوانید «Moana» را به خاطر جلوههای بصری خیرهکننده، آهنگهای جذاب، اجراهای لذتبخش، دویدنهای هوشمندانه و حس کلی سرگرمکنندهاش ببینید. همه چیز وجود دارد، و - به جز چند لحظه ترسناک - بینندگان در هر سنی را خوشحال می کند. اما برای برخی از ما افراد مسنتر در میان جمعیت، سخت است که احساس احتمال غم انگیزی را از دیدن یک زن به سمت رهبری که برای آن مقدر شده بود، از بین ببریم.
هر چند برای دختران و پسران به طور یکسان دیدن آن ضروری است. و اولین بازی بسیار مطمئن و خوش شانسAuli"I Cravalho، یک نوجوان هاوایی را نشان می دهد که احساسات و غرایز را فراتر از تجربه و سال های خود نشان می دهد. کراوالیو در وام دادن صدای خود به شخصیت عنوان، لطف، زمانبندی عالی و انرژی عفونی از خود ساطع میکند. و فیلمی از تیم کارگردانی کهنه کار ران کلمنتز و جان ماسکر ("پری دریایی کوچک"، "علاءالدین") و ارتش کوچکی از نویسندگان به او فرصت زیادی می دهد تا هم به صورت فردی و هم به عنوان بخشی از گروه بزرگ و رنگارنگ بازیگران بدرخشد. شخصیت ها.
هیچکدام بزرگتر از دواین جانسون در نقش نیمه خدای عضلانی مائویی نیست، که موانا باید با او متحد شود تا سنگی جادویی را به محل استراحتش برگرداند و اشتباه باستانی را که از آن زمان به طور پیوسته جزایر اقیانوس آرام را گرفتار کرده است، از جمله، مهمتر از همه، خانهاش اصلاح کند. جانسون که یکی از کاریزماتیکترین افراد روی کره زمین است، با همه هجمههایی که انتظار دارید، جذابیت میدهد، و همچنین میتواند با چهره سرسخت خود که در طول سالها دیدهایم، بازی کند. (تعدادی که در آن انبوه خالکوبی های مائویی برای اظهار نظر در مورد عمل - و تمسخر او - یک گروه کر یونانی به طور مداوم خنده دار فراهم می کند.) اما جانسون اعتبار کافی برای توانایی خود در برقراری ارتباط با لحظات صمیمی تر و دراماتیک ندارد. ، و "موآنا" به او اجازه می دهد تا آن سمت از استعداد خود را نیز به رخ بکشد.
این دو از پستی و بلندیهای فراوانی لذت میبرند که در اقیانوس آزاد راه میروند و یاد میگیرند که با هم برای عبور از موانع مختلف و پیشی گرفتن از دشمنان خود کار کنند. (اگر به فکر آوردن بچه های بسیار کوچک هستید، ممکن است یک هیولای گدازه غول پیکر برای آنها ترسناک به نظر برسد، اما همه چیز دیگر بسیار لذت بخش است - از جمله یک گروه دزد دریایی از نارگیل های شیطانی که در یک سکانس خنده دار و هیجان انگیز حمله می کنند. مکس دیوانه: جاده خشم.)
لین-مانوئل میراندا، مغز متفکر «همیلتون»، چندین آهنگ را نوشت که به پیشبرد اکشن کمک میکنند، از جمله سرود قدرت دخترانه موانا، «How Far I"ll Go» و آهنگ مقدماتی پرشور ماوی، «شما خوش آمدید». اولی از اشتیاق خود برای رهایی و اکتشاف فراتر از صخره های جزیره صحبت می کند، چیزی که پدرش (تمورا موریسون) و مادرش (نیکول شرزینگر) از او خواسته اند از ترس خطراتی که ممکن است در انتظارش باشد انجام ندهد. در حالی که (مهربانانه) فاقد همان ویژگیهای کرم گوش است که در همه جا حاضر «ولش کن» از «یخ زده»، پیام قاطعیت زنانهاش آن را بینهایت ارزشمندتر میکند. یکی دیگر از نکات برجسته "براق" است. نادیده گرفتن شخصیت سیاسی مدرنی که او به ذهنش میآورد نیز سخت است.
جزئیات در این اعداد تولید فقط منحط است. رنگها میلیونها سایه سبز آبی هستند و موجودات و تنظیمات زیر آب کیفیتی شگفتانگیز و قابل لمس دارند. شاید این فیلم چند بار بیشتر از حد ساده و فیزیکی استفاده کند، همانطور که در مورد رفیق حیوانی موانا، یک جوجه کوکی و چشم متقاطع به نام هیهای (با صدای آلن تودیک) که به طور تصادفی وقتی جرات می کند به راه بیفتد تگ می کند. در دریاهای آزاد
اما موانا - یک دختر قوی و منحنی و نه شاهزاده خانم معمولی شما - برای هر چالشی که سر راهش قرار می گیرد آماده است. حتی یک دستیار حواس پرت.