سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همه چیز برای جکسون

نظر

 

هر چیزی برای جکسون پیش‌فرض‌هایی دارد که اکثر کارگردان‌ها آن را به یک کمدی احمقانه از اشتباهات تبدیل می‌کردند، به‌خصوص در سال‌هایی که «شان مردگان» دوباره کمدی‌های ترسناک را باحال ساخت. و با طنز سیاه شرورانه ای شروع می شود که باعث می شود فرد باور کند که به آن سمت می رود ... و سپس اینطور نیست. فیلم بسیار هوشمند جاستین جی. دایک بینندگان را با مفهوم هوشمندانه و شخصیت‌های فوراً قوی خود جذب می‌کند تا فقط نوعی سوخت کابوس‌وار را به آنها ارائه دهد که کلایو بارکر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. دایک رزومه ای گسترده از فیلم های تعطیلات تلویزیونی با عناوینی مانند «دهکده کریسمس»، «کریسمس در پاریس» و «48 آرزوی کریسمس» دارد. شاید آن همه شادی اجباری یکی دو چیز در مورد جنبه تاریک به او آموخت   .

"شما نمی توانید در یک بحث اخلاقی با من برنده شوید ... من با شیطان معامله کرده ام." هنری والش (جولیان ریچینگ) به بیمار بسیار باردارش به نام شانون (کنستانتینا مانتلوس) که دکتر خوب او را ربوده و به تخت بسته است، چنین می گوید. و او اغراق نمی کند. هنری و همسرش آدری (شیلا مک کارتی) دختر و نوه خود جکسون را در یک تصادف وحشتناک از دست دادند و غم و اندوه آنها را از لبه پرت بیرون رانده است. آنها که نمی توانند زندگی بدون پسر جذاب را تصور کنند، برای حل مشکل خود به غیبت روی می آورند. هنری و آدری به گروهی از شیطان پرستان ملحق می شوند که در یک مرکز اجتماعی کاملاً متوسط ??گرد هم می آیند و به آنها کمک می کنند کتابی را پیدا کنند که بی شباهت به Necronomicon که توسط "مردگان شیطانی" بسیار معروف شده است، و خوب، چیزی شبیه به آنچه Ash در آن کشف کرد را آزاد کنند. آن کابین در جنگل والش‌ها پس از انجام مراسمی بر روی شکم شانون، بازدیدکنندگانی دارند، نه از نوع خوب.

دایک و کیت کوپر، نویسنده، وقت خود را تلف نمی کنند تا به اصل داستانشان برسند، با آدم ربایی شروع کردند، و با چند بار فلاش بک خطرات را تنظیم کردند - آدری متوجه شد که می تواند یک کلاغ را با کتاب زنده کند و به نظر می رسد بیشتر از شوهرش برنامه ریز است. ، که به سرعت اجازه می دهد داستان آنقدر از هم بپاشد که توجه مسئولان را جلب کند. بخش میانی بسیار مؤثر «هر چیزی برای جکسون» مجموعه‌ای از مواردی است که می‌توان آن را بازدید از آدری، هنری و شانون نامید. معلوم می‌شود که وقتی شیطان را برای کمک صدا می‌زنید، او دوستانی را به همراه می‌آورد، مثل این که پین‌هد به دوستانش اجازه می‌دهد در «Hellraiser» با هم تگ کنند. شیاطین و ارواح در مرکز «هر چیزی برای جکسون» به طور فزاینده‌ای آزاردهنده می‌شوند، از جمله زنی که به معنای واقعی کلمه دندان‌هایش را از دهانش بیرون می‌کشد و موجودی خمیده و پیچ‌خورده که برای مدت طولانی فراموش نخواهم کرد. و هرکسی که به هر جایی نزدیک خانواده والش می‌آید، در خلاء شیطانی مکیده می‌شود که بر خلاف آن چیزی نیست که اطرافیان دیمین در فیلم The Omen اساساً محکوم به فنا بودند.

«هر چیزی برای جکسون» یک امر اجتناب‌ناپذیری وجود دارد که کوپر را مجبور می‌کند به گوشه‌ای برود – هیچ‌کس که فیلمی را دیده است انتظار ندارد این طرح کار کند. و بنابراین نقطه اوج قدرت وسط را ندارد، به خصوص که شخصیت دیگری به شدت درگیر اکشن می شود. با این حال، تا حد زیادی به دلیل بازی های متعهدانه بازیگران در کنار هم باقی می ماند. مک کارتی به طور قانع‌کننده‌ای بیان می‌کند که چگونه غم و اندوه طاقت‌فرسا می‌تواند افراد را به انتخاب‌های بد سوق دهد، در حالی که ریچنگز به عنوان مردی که واقعاً بیشتر از هر چیز دیگری در تلاش است عزیز باقی‌مانده‌اش را از یک زندگی بدبختی نجات دهد، به سادگی فوق‌العاده است. اینها هر دو بازی عالی هستند (و مانتلوس، در حالی که در اولین اقدام مجبور به فریاد زدن بیش از حد است، یک شخصیت قوی نیز ایجاد می کند) و فیلم بدون آنها از هم می پاشد.

کارگردانی دایک مطمئن است، مخصوصاً با در نظر گرفتن محدوده محدود فیلم، که عمدتاً در اتاق خوابی اتفاق می‌افتد که شانون تنها با سه شخصیت در آن نگهداری می‌شود و هر چیز دیگری که در آن شب از بین می‌رود. او عادت هوشمندانه‌ای دارد که ترس‌هایش را به شدت پیش‌بینی نمی‌کند - به برخی از آزاردهنده‌ترین تصاویرش اجازه می‌دهد بدون اینکه احساس کند به یک جامپ‌اسکر متوسل می‌شود، مخاطب را تکان دهد. سال‌ها کار در کارخانه فیلم‌سازی تعطیلات احتمالاً او را کارآمدتر از بسیاری از کارگردان‌های جوان ترسناک کرده است، و این کارآیی نتیجه می‌دهد، حتی اگر طرفداران کارهای دیگر او که این یکی را می‌بینند آنقدر آشفته باشند که دوباره به جادوی کریسمس باور کنند. .