با همدیگر
«صحنه هایی از یک ازدواج» در «با همدیگر»، یک درام دو شخصیتی از کارگردان استفن دالدری («بیلی الیوت») و نویسنده دنیس کلی («دریای سیاه»، «آرمان شهر») با همه گیر مواجه می شود. این فیلم، مانند تقریباً همه چیز در زمان نگارش این مقاله، در شرایط قرنطینه، و با اعتراف دقیق به این واقعیت، داستان زن و شوهری است که رابطه در حال فروپاشی آنها در حالی که آنها و نیازهای ویژه ده سالهشان از هم جدا میشوند، دوباره احیا میشود، تجدید نظر میشود و بیرحمانه از هم جدا میشود. پسر با هم در یک خانه گیر کرده اند. بازه زمانی تقریباً فوریه 2020 تا بهار سال بعد است. تا لحظه نگارش این مقاله، زخم های این فاجعه بین المللی به قدری تازه است که هنوز دلمه هایی برای پاره شدن وجود ندارد .
فضای فیلم به طور قاطع، گاهی خودآگاه طبقه متوسط ??بالاست، اما هدف «با هم» یک احساس کهن الگویی است. شخصیتها در تیتراژ پایانی بهعنوان «او» و «او» شناسایی میشوند و ما هرگز نام واقعی آنها را یاد نمیگیریم. جیمز مک آووی و شارون هورگان با همدلی و شوخ طبعی بازی می کنند و شیمی غیرقابل انکاری دارند. اما مسائل سیاسی و فلسفی بین آنها قرار می گیرد. او یک محافظهکار طبقه کارگر است که در فناوری تولید فیلم برای خودش خوب عمل کرد و معتقد است که وضعیت طبیعت هابز افراد ضعیف را از بین میبرد، در حالی که او یک میانهروی چپگرا از خانوادهای مرفه است که به حقوق کارگران و یک شبکه ایمنی اعتقاد دارد. و مدیر اجرایی یک سازمان غیرانتفاعی است که پناهندگان اروپایی را جابجا می کند. به همان اندازه مهم است که برای اهداف نمایشی، آنها به همان اندازه که یکدیگر را دوست دارند از یکدیگر متنفرند و در هنگام دعوا به آن اعتراف می کنند.
کلی و دالدری و بازیگران همه چیز را از نظر بصری ساده نگه میدارند، زوج را در مکانهای معمولی خانگی مانند آشپزخانه یا اتاق نشیمن بهطور واقعگرایانه مسدود میکنند، دوربین را قفل میکنند، و به آنها اجازه میدهند در عکس پرسه بزنند یا در جایی که هستند بمانند، یکی از فوکوس خارج شود. وقتی دیگری مسلط است احتمالاً یک سوم دیالوگها مستقیماً توسط هر دو بازیگر وارد دوربین میشود، گویی ما در نوعی آزمایش اسکایپ یا زوم شرکت میکنیم که در آن شما میتوانید به یک زوج مشکل گوش دهید که دلیل این موضوع را مطرح میکند که چرا دیگری است. علت اصلی همه مشکلات آنها در بقیه زمانها، دالدری از دیدگاه سوم شخص استفاده میکند، در حالی که دوربین بهطور نامحسوس آنچه گفتهشده و انجام میشود را مشاهده میکند در حالی که بازیگران فراموش میکنند کسی در حال تماشا است.
برخی از صحنهها عمدتاً کمیک هستند و به ستارهها اجازه میدهند با هم شوخی کنند و حرفهای یکدیگر را قطع کنند و درباره هم صحبت کنند و التماسها را به دوربین ببرند. صحنههای دراماتیکتر «مستقیم» عکسبرداری میشوند، و مواقعی وجود دارد که یکی از بازیگران یا دیگری به طور مؤثری، همانطور که در یک تولید صحنه ممکن است، توجه را به خود جلب میکند و یک مونولوگ طولانی ارائه میکند.
هم مک آووی و هم هورگان چندین شوت به سمت دومی می گیرند و نتایج به طرز خیره کننده ای خوب هستند. مانند برخی دیگر از بازیگران زن که به طور طبیعی در کمدی مهارت دارند، مانند کریستین بارانسکی و آلیسون بری، گاهی اوقات فراموش کردن اینکه هورگان یک جانور مطلق در درام مستقیم است، وسوسه انگیز است. مونولوگ این شخصیت در مورد رفتار با مادرش، که به کووید-19 مبتلا شده و در یک خانه مراقبتهای کم پرسنل در حال هدر رفتن است، چاقویی در قلب است، به اندازه بهترین کار او در سریال تلویزیونی بزرگ "فاجعه".
مک آووی در یک مونولوگ طولانی با او برابری می کند که ظاهراً درباره مارچوبه است اما خود را به عنوان چیزی عمیق تر نشان می دهد. مکآوی روحیهای دارد که هر کاری را که انجام میدهد، پایهگذاری میکند، چه بلاکباستر علمی تخیلی یا ابرقهرمانی یا پروژهای مانند این، که چیزی بین بازیگر و بیننده جز یک لنز وجود ندارد. به نحوه استفاده McAvoy از فندک مفصلی و نیمه معیوب توجه کنید. او با تخیل پل نیومن سیگار می کشد، اجازه می دهد شعله، بازدم، حرکات دست، و سر و صدای فندک، احساسات شدیدی را ایجاد کند و لحظات آرامی را رقم بزند که هم شخصیت و هم مخاطب می توانند درباره آنچه که اتفاق افتاده است فکر کنند.
اگرچه دالدری و کلی باید به خاطر تصمیمگیری برای اجازه دادن به همه چیز و برخورد با «با هم» بهعنوان یک آزمایشگاه نمایشی همهگیر، مورد ستایش قرار گیرند، اما کیسههای ناخوشایند صداها و حالتها میتوانند شلاقگیر باشند. برای هر صحنه ای که شما را به سمت خود می کشاند و با حقایق بی انتها و غیر اختصاصی کووید در مورد روابط متلاطم می کند (این دو در پایان ناک اوت هستند) صحنه های دیگری هستند که مانند نمایش بخاری در درگ کمدی اسکروبال بازی می کنند (تقریباً در هر جایی که بازیگران هستند). همدیگر را در حین التماس کردن به دوربین) یا بحثهایی که به نظر میرسد قصد دارند خلاصهای از برخی جنایات اخیر دولت انگلیس را در پرونده فرهنگی پاپ جمعآوری کنند، حتی اگر داستان شخصی را متوقف کند. بدترین آنها یک مونولوگ طولانی توسط شخصیت هورگان است که ناتوانی نسل کشی منفعلانه دولت بوریس جانسون در طول همه گیری همه گیر را از بین می برد. به این معنا نیست که جایی برای این اطلاعات در فیلمی مانند این وجود ندارد - واضح است که وجود دارد - بلکه این است که انگار هورگان در حال خواندن پاراگراف هایی است که از برگه های باز در مرورگر فیلمنامه نویس بریده شده و چسبانده شده اند.
بینندگان در یک سن خاص ممکن است بین این تولید و تیاو نقش و فیلمنامههای نیل سایمون را بازی میکند ("دختر خداحافظ"، "زوج عجیب"، "زندانی خیابان دوم" و دیگران)، که اغلب داستانهای رابطهای را درباره افرادی تعریف میکرد که اضطرابشان در مورد زندگی مدرن با پول کاهش مییابد. همچنین بویی از فیلم و تلویزیون بلافاصله پس از 11 سپتامبر (که مشهورترین قسمت «ایزاک و اسماعیل» از «بال غربی» است) وجود دارد که در آن میل به گفتن چیزی بر ضرورت داشتن چیزی برای گفتن غلبه داشت. از آنجایی که این همه گیری هنوز در حال گسترش است، خیلی زود است که بگوییم«Together» یکی از اعصار گذشته است یا یکی دیگر از آن زمان. اما از دیدگاه صنایع دستی، ارزش دیدن و داشتن نظر در مورد آن را دارد. این به طور متناوب درخشان و آماتور است - یک استاد کلاس بازیگری چهار ستاره در بهترین حالت و یک اشتباه دو ستاره که از تیتر اخبار خارج شده است در بدترین حالت. تفاوت را تقسیم کنید و به چیزی شبیه یک بررسی کل نگر خواهید رسید.