سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شرک 3

نظر

 

فیلم انیمیشن و فیلم کودکان شرک سوم بازگشتی ضعیف به پادشاهی دوردست‌ها است که فاقد انرژی کمیک اولین فیلم درخشان است و به فیلم دوم نمی‌رسد. از هیجانات اژدهاکشی و نجات دختر، چالش های شرک به یک تصمیم شغلی کاهش یافته است: آیا او باید پادشاه شود؟

فیلم از نظر بصری به اندازه دو فیلم اول این مجموعه جذاب است، و غول سبز بزرگ (صدای مایک مایرز) به همان اندازه ملایم و دوست داشتنی است، اما فیلم به جای اینکه فیلم کمدی را هدف قرار دهد، به اکشنی بسنده می کند که به آن اعتماد دارد خنده دار است. ویژگی دیگر این است که احتمالاً طرح داستان برای مخاطبان جوان‌تر که اژدها را درک می‌کنند، جذاب نخواهد بود، اما اهمیتی نمی‌دهند که سر که تاج بر سر دارد، نهفته است. شرک زمان زیادی را صرف مکالمه لاکچری با عروسش فیونا (صدای کامرون دیاز) می کند و به چالش پدر شدن فکر می کند و وقت کافی برای یک غول را ندارد   .

در واقع، شرک تنها شخصیت فیلم است که در مورد غرور خود صحبت های زیادی می کند. پادشاه و ملکه (صداهای جان کلیس و جولی اندروز) مدت‌هاست که داماد خود را در آغوش گرفته‌اند، و در بستر مرگ، پادشاه قورباغه نشان می‌دهد که شرک وارث تاج و تخت است - یکی از دو نفر، از جمله آرتی بی‌عیب. (صدای ستاره پاپ جاستین تیمبرلیک). شرک اهانت می کند و زندگی دوباره در باتلاق را در جایی که فیونا به عنوان "کلبه پر از حیوانات موذی" توصیف می کند، ترجیح می دهد.

چرا فیونا، که به عنوان یک شاهزاده خانم بزرگ شده است، زندگی در چنین منجلاب دلخراشی را می پذیرد؟ از "شرک" (2001) به یاد بیاورید که او فقط در روز یک شاهزاده خانم معمولی بود و بعد از شب به یک غول تبدیل شد. هنگامی که او از ازدواج با لرد فارکاد با بوسه شرک نجات یافت، یک غول تمام وقت شد. قبل از آن او یک انسان بود، حدس می زنم، اگرچه پدرش یک قورباغه بود. تولیدمثل بین گونه‌ها در دوردست‌ها به قدری رایج است که سوالاتی مانند اینکه آیا کرمیت و دوشیزه پیگی تا به حال رابطه جنسی داشته‌اند یا نه، بی‌ربط است. به یاد داشته باشید که اژدها و خر در فیلم اول عاشق هم شدند. برای کسی مثل من که هرگز نفهمیده است پرندگان و مارها چگونه این کار را می کنند، فکر ماجراجویی های زناشویی آنها ذهن را درگیر می کند.

این بار دوباره دو ستاره مکمل فیلم های قبلی، خر (صدای ادی مورفی) و گربه چکمه پوش (صدای آنتونیو باندراس) هستند. اما آنها به دوستی و شریک سفر کاهش یافته اند و هرگز در پیش زمینه نیستند. در یک نقطه، به طور جادویی، آنها بدن ها را عوض می کنند و با صدای یکدیگر صحبت می کنند، اما این چیزی است که عبارت است از: آنها با صدای یکدیگر صحبت می کنند. چنین چیزی ذاتا خنده دار نیست، مگر اینکه طرح یا شخصیت محور باشد. چیز کمی واقعاً به آن بستگی دارد یا از آن ناشی می شود، به جز یک ضعف بینایی ضعیف در پایان. از آنجایی که ریف های آوازی و بداهه نوازی های مورفی در اوایل سریال بسیار الهام گرفته شده است، ما این بار بیشتر از او می خواهیم، ??نه کمتر.

شرک، فیونا، خر و پوس باید برای یافتن آرتی به سرزمین ورسسترشایر بروند و همچنین با شاهزاده چارمینگ (صدای روپرت اورت) روبرو می شوند که از شاهزاده بودن به (در صحنه آغازین) اجرای تئاتر شام تقلیل می یابد. تحولات نسبتاً خودسرانه تیمی از قهرمانان (سیندرلا، سفید برفی، زیبای خفته) را به وجود می‌آورد که به نوعی فرشته‌های چارلی هستند، حدس می‌زنم، اگرچه شخصیت‌های بسیار زیادی را به فیلم ارائه می‌دهند و برای آنها کافی نیست. در فیلم اول، آنها یک حفاری حیله گر دریم ورکز در دیزنی بودند و به عنوان منسوخ شده، در باتلاق خصوصی شرک ریخته شدند.

در واقع، فیلم آنچنان صرفه‌جویی در شخصیت‌ها را انجام می‌دهد که مرد شیرینی زنجفیلی و سه موش کور دوباره ظاهر می‌شوند - اگر از من بپرسید ناخواسته. سه موش کور اگر نتوانید دویدن آنها را ببینید چه فایده ای دارد؟ و اگرچه من برای پذیرفتن حیوانات سخنگو آموزش دیده ام، شیرینی های زنده نمی توانند مرا درگیر خود کنند.

من از Variety یاد گرفتم که چهارمین "شرک" و یک موزیکال برادوی وجود خواهد داشت، و امیدوارم هر دو برای الهام گرفتن از "شرک" اصلی بازگردند. آن فیلم با وضعیت بیرونی یک غول و ابهامات دردناک شرک در مورد نقشش در جامعه غیر غول‌پیکر بسیار کار کرد. این شامل عدم تحمل و تعصب و شجاعت بود و خطرات واقعی داشت. و خنده دار بود و صحنه های اکشن عالی داشت، مثل نجات فیونا توسط شرک. اکنون همه در سرزمین دوردست طوری رفتار می کنند که انگار ما (و آنها) دو فیلم اول را دیده ایم.

تماشای این فیلم برای انیمیشن ماهرانه اش همیشه لذت بخش است. اما فاقد چالش های واقعا جالب است. این باعث می‌شود که این اشتباه فکر کنیم که عمل شلاق به خاطر خودش خنده‌دار است، اشتباهی که بسیاری از کارتون‌های تلویزیونی صبح شنبه مرتکب می‌شوند. درست است، نوشتن کاراکترهایی که بزرگ‌نمایی می‌کنند و می‌چرخند، آسان است، زیرا برای به حرکت درآوردن آنها به هیچ اختراع خلاقانه‌ای نیاز نیست. اما پس چی؟