سیزده یار اوشن
نابغه ی گذشته بی رحمانه در روال حال فرو می ریزد و یکی از نمونه ها سقوط تصویر کپر است. ژانر کلاسیک کپر قوانینی داشت که در سنگ تعیین شده بودند. (1) با یک قلعه تسخیرناپذیر (طاق، کازینو، موزه یا حتی فورت ناکس) آغاز شد. سپس با (2) گروهی از مردان که امیدوار بودند آن را باردار کنند ملاقات کردیم. (3) یک تنظیم در مورد دفاع از قلعه، و (4) یک سخنرانی گچی که در آن مغز متفکر به دیگران گفت که قرار است چه کاری انجام دهند و چگونه آن را انجام دهند. این مزیت این بود که به حضار نیز اطلاع رسانی می کرد، به طوری که کپر واقعی می توانست در سکوت تعلیقی پیش برود در حالی که ما می فهمیدیم آنها چه می کنند و چرا .
فیلم کپر مدرن، مانند «سیزده یار اوشن» ساخته استیون سودربرگ، از چنین نمایش خسته کننده ای صرف نظر می کند و عمدتاً شامل رفتارهای اکشن و ستاره های سینما است. فقط شخصیتها میدانند که نقشه چیست، و از ما انتظار میرود که با قدردانی و شگفتی تماشا کنیم زیرا آنها آن را در برنامهریزی و نقشهبرداری خارج از صفحهشان فاش میکنند. به اندازه کافی منصفانه است، اگر با انرژی و سبک انجام شود. با این حال، اگر نقشه آنها شامل عناصری باشد که به طرز عجیبی غیرممکن است، احساس می کنم که دارم یکی از طرح های اسکروج مک داک را تماشا می کنم.
همه فیلمهای «اوشن»، از جمله نسخه قدیمی سیناترا (1960)، بازسازی یا الهامگرفتهشده از یک فیلم بزرگ فرانسوی، «باب لو فلامبر» («باب قمارباز، 1956») ساخته ژان پیر ملویل هستند. که باب در واقع خطوط گچی را در یک زمین باز گذاشت تا همدستانش را در حمله به یک کازینو راهنمایی کند. این فیلم بر روی DVD در مجموعه معیار موجود است. ببینید اکنون که این فرمول برای مبتلایان به ADD اقتباس شده است، چه چیزی را از دست داده اید.
"Ocean"s Thirteen" زمانی شروع می شود که اسطوره قدیمی و محبوب کازینو روبن تیشکف (الیوت گولد) قصد دارد جدیدترین و بهترین کازینو خود را در وگاس افتتاح کند. افسوس که او ویلی بنکس (آل پاچینو، بسیار خوب) را برای شریکی انتخاب کرده است که او را با کلاهبرداری از کازینو بیرون میکشد و با شوک و اندوه به اورژانس میفرستد. سپس دوستان وفادار روبن (با بازی جورج کلونی، برد پیت، دان چیدل، برنی مک، مت دیمون و غیره) کنار بالین او جمع می شوند و عهد می کنند که در افتتاحیه کازینو جدید خرابکاری کنند.
من نمی دانم این مردان بی ریشه اما پر زرق و برق چه نوع منابعی دارند، جز اینکه ظاهرا نامحدود هستند. آنها دستگاههای حیلهبازی میسازند، چرخهای رولت را خراب میکنند و حتی به مردی که فکر میکنند استاد رتبهبندی کازینو است (دیوید پیمر) چیزی شبیه به شکستگی پسوریازیس میدهند. این طرح ها توضیح داده نشده است. آنها به سادگی از کلاه قهرمانان یا هوای رقیق بیرون کشیده می شوند.
مطمئنا سودربرگ یک کارگردان با استعداد و (با نام مستعار) فیلمبردار است و یک بازیگر درجه یک دارد. بیشتر تماشاگران سینما احتمالاً احساس خواهند کرد که ارزش پول خود را دارند و این نتیجه نهایی است. اما من نسبت به گامهای دوپاره بیتاب شدم. این مطالب به اندازه کافی جالب است که نیاز به مراقبت و توجه دارد، نه بی امان بودن یک نمایش اسلاید.
من به خوبی می دانم که از من انتظار می رود که ناباوری خود را به حالت تعلیق درآورم. متأسفانه ناباوری من بسیار سنگین است و در جریان «سیزده اوشن» کابل تعلیق پاره شد. فکر میکنم این زمانی بود که آنها تصمیم گرفتند یک زلزله ساختگی بسازند تا همه اهریمنان را در شب افتتاحیه بترسانند. چگونه برای این کار برنامه ریزی کردند؟ چرا، با حفاری زیر کازینو با یکی از دستگاه های حفاری تونل غول پیکر که برای حفر کانال بین انگلستان و فرانسه استفاده می شود.
بله، می توانید خودتان بخرید. در ابتدا 11 مورد وجود داشت. یکی در eBay به قیمت حدود 7 میلیون دلار فروخته شد. به نظر من یک دستگاه خسته کننده حدود 600 تن وزن دارد. به نظر شما چقدر آسان است که تعداد انگشت شماری از اسلیکسترهای وگاس بتوانند چنین ماشینی را بخرند، آن را به آمریکا حمل کنند، آن را در سراسر کشور منتقل کنند و از آن برای حفر تونلی در زیر استریپ (که هرگز نمی خوابد) استفاده کنند. تنهای ناگفته خاک، سنگ و ماسه را بدون توجه به برداشتن؟ و بدون ایجاد زلزله در تمام کازینوهای دیگری که در زیر آنها حوصله داشتند؟
یاد آن مستند IMAX در مورد صعود به قله اورست افتادم. تنها چیزی که میتوانستم به آن فکر کنم این بود که اگر برای کوهنوردان سخت است، به این فکر کنم که برای بچههایی که دوربین بزرگ IMAX را بالای کوه حمل میکنند چقدر سخت است. من می خواستم یک دکتر در مورد آنها ببینم. حالا اگر فیلمی در مورد قاچاق یک دستگاه حفاری تونل 600 تنی در زیر وگاس داشته باشید، این یک کپر است.
"Ocean"s Thirteen" با دیالوگهای بیمعنا، مطالعه غیرمعمولیها و اتفاقات زیادی ادامه مییابد، که هیچکدام از آنها برایم اهمیتی نداشت، زیرا فیلم برای رشد شخصیتهایی که مجبور میشوند به شخصیتهای ستاره سینمای خود بسنده کنند، مکث نمیکند. برای مثال دان چیدل را در نظر بگیرید. پس از شکوه بازی او در "هتل رواندا" و قدرت ظریف، خنده دار و غم انگیز نقش اصلی او در "با من صحبت کن" آینده کاسی لمونز، ما او را در این فیلم دور می زنیم، به نظر می رسد که آنها برای رسیدن به او به او نیاز دارند. تا 13. حدس میزنم او برای پرداخت وام مسکن مجبور است چنین فیلمهایی بسازد. توصیه من؟ اجاره دادن. شما هیچ ایده ای در مورد دردسرهای خانه دار شدن ندارید.