جان سخت 4
من از آن دسته منتقدان فیلمی نیستم که در حین نمایش، اظهارات هیجان انگیز را یادداشت کنم. اما حدود یک ساعت از «جان سخت 4»، در دفترم نوشتم: «آه، فیلم های آمریکایی !
این ممکن است پس از سکانسی باشد که در آن، جان مککلین (بروس ویلیس)، کارآگاه پلیس نیویورک، در حال رانندگی در واشنگتن، با هکری بداخلاق به نام مت (جاستین لانگ) در بازداشت، از هلیکوپتر تعقیب آدمهای بد با برخورد به هلیکوپتر فرار میکند. شیر آتش نشانی به طوری که نیروی اسپری عمودی هلی کوپتر را از الگوی پرواز خود خارج می کند ... سپس در یک تونل پر از اتومبیل هایی که در هر دو طرف با سرعت بالا می روند و یکی از اتومبیل ها مستقیماً به طرف آنها در هوا می چرخد ??گیر می افتد و آنها از کشته شدن دلتنگ می شوند. زیرا همانطور که قرار است ماشین روی آنها فرود بیاید، دو وسیله نقلیه دیگر در دو طرف آنها رانندگی میکنند و ماشین هجوم بر روی دو نفر دیگر فرود میآید... و سپس مککلین با ماشین دیگری میپرد و سرعت آن را در یک سطح شیبدار موقت افزایش میدهد. در انتهای تونل و به موقع به بیرون می پرد تا ببیند که هلی کوپتر کم پرواز را اصابت کرده و خراب می کند. مت می گوید: «عیسی، هلیکوپتر را با ماشین کشتی!» مککلین: گلولههایم تمام شد.
دوستان ما و دشمنان ما گفته اند: فیلم به اضافه ماشین برابر است با آمریکا. خب، بدلکاری ماشین به اضافه ستاره ای مثل بروس ویلیس برابر است با یک فیلم اکشن خوب. صحنهای از فیلم اکشن مانند صحنه «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» به رانندگان بدلکاری با استعداد دیوانه اجازه میدهد تا قوانین فیزیک، هندسه و آدرنالین را خم کنند تا با تماشاگران سینما ارتباط برقرار کنند. و از آنجایی که به نظر میرسد با حداقل مهارت رایانهای و حداکثر مهارت مبتکرانه به دست میآید، این صحنه باعث ایجاد حس رضایتبخش قدیمی و رضایتبخشی میشود که تماشاگران از سرگرمیهای فیلم های اکشن دریافت میکردند که معتقد بودند مردم برای تهیه آن جان خود را به خطر انداختهاند. (یا شاید افراد دیجیتال در کار خود بسیار خوب عمل کرده باشند، فقط دست ساز به نظر می رسد.)
برخی از شیرین کاریهای فیزیکی قدرتمند و برازنده نیز وجود دارد، با بدجنسهایی که به آرامی روی نردهها و از میان چرخدندههای ماشینهای تهدیدآمیز تاب میخورند. (پارکور، رشته ورزشی خیابانی که اولین ویترین بزرگ خود را در فیلم فرانسوی "منطقه 13" به دست آورد و برای چندین صحنه جذاب در "کازینو رویال" (2007) مناسب بود، در اینجا یک تمرین زیبای دیگر می شود.) تاثیر این شیرین کاری ها، و ظاهر سخت و صنعتی مورد علاقه کارگردان لن وایزمن، باعث می شود فکر کنید که کسی در ساخت این فیلم کثیف شده است. در واقع، یک بدلکار ویلیس، لری ریپنکروگر، پس از یک 25 فوتی به شدت ضربه خورد. سقوط از داربست به پیادهرو: دو دستش شکسته، جمجمه شکسته، دندههایش شکسته و ریهاش سوراخ شد. ریپنکروگر، با خوشحالی، اکنون سر کار بازگشته است. بچه های بدلکار تقریباً از هر چیزی می توانند به عقب برگردند.
این چهارمین مدخل در مجموعه «سخت بمیر» - و اولین مورد پس از «سخت بمیر با انتقام» در سال 1995، به غیر از ماشینها و بدلکاریها، از چند جهت خوشایند است - یک نابهنگام آمریکایی است. این فیلم از روند اخیر فیلم های تروریست های خارجی، عمدتا مسلمان، برای نوع خوب قدیمی و بد قدیمی ایالات متحده صرف نظر می کند. برای مدت طولانی هالیوود این نقش های آلو را به آسیایی ها و خاورمیانه ای ها واگذار کرده است، گویی آمریکا تاریخ رنگارنگ دیوانه های بومی خود را ندارد که مصمم است همه ما را از بین ببرد. آیا هیچ کس تد کاچینسکی، تیموتی مک وی، فرستاده کننده سیاه زخم در سپتامبر 2001 را به یاد نمی آورد؟ فرهنگ عامه ما متأسفانه از مقوله نابغه شیطانی عقب افتاده است. "آزاد زندگی کن یا سخت بمیر" شروعی محکم است برای کمک به ما شکاف روانی سیاسی - در بازگشایی، برای تجارت فیلم، وزارت تروریسم میهن ما.
شرور اینجا، توماس گابریل (تیموتی اولیفانت)، یک گورو کامپیوتر است که برنامه امنیتی نهایی را برای دولت فدرال ایجاد کرد، و از آنجایی که او معتقد است شاهکارش به طرز وحشتناکی به خطر افتاده است، این فدرال رزرو سابق تصمیم می گیرد به روسای قدیمی خود نشان دهد که زندگی چگونه خواهد بود. مانند اگر همه چیزهایی که توسط رایانه ها اجرا می شود - یعنی تقریباً همه چیز - خاموش می شد. گابریل اساساً بهروزرسانی با ضریب هوشی بالاتر از کارمند ناراضی پست، توسط اولیفانت بهعنوان مهرهای یقهسفید ایفای نقش میکند: فردی خوشقیافه با صدایی حرفهای آرام (بهتر است بدخواهی او را بپوشانیم) و خیره دائمی شدیدی که به آن نگاه میکند. افراد دیگر تنها در صورتی متوجه می شوند که هر 10 ثانیه موش در چشمانشان می افتند.
این فاجعه عصر اینترنت ماست که موتیف اصلی بصری حماسههای اکشن، از اولین فیلم «ماموریت غیرممکن» به بعد، این است: عکسهایی از بچهها که در حال تایپ کردن هستند. ما تبهکاران را میبینیم که روی مکهایشان خمیدهاند تا برنامههای ویرانگر جهان را وارد کنند، سپس بچههای خوب سعی میکنند پادزهر را تایپ کنند. «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» این موارد بسیار زیاد است، اما حداقل با طرحی که مارک بامبک و دیوید مارکونی رویاپردازی کرده اند، صادق است. گابریل به یاران باهوش خود دستور میدهد که چراغهای توقف، برق و خطوط تلفن کشور را ببندند، در حالی که مت - هکری که، بیخبر، الگوریتمی را طراحی کرده بود که در طرح بزرگ گابریل استفاده شده بود - در تلاش برای شکستن کد در حالی که از گلولههایی که میآیند طفره میرود. راه او و مککلین. مت گیج شده به مک سی شکایت می کند: «راستش فکر نمی کنم بتوانم با افرادی که قصد کشتن من را دارند کنار بیایم.لین، که از تجربه سه "سخت بمیر" پاسخ می دهد، "اوه، تو به آن عادت می کنی."
مککلین نابهنگام مرکزی قطعه است - همانطور که مت به او میگوید یک ساعت تایمکس در عصر دیجیتال - و بیانیه قطعی فیلم مبنی بر اینکه هنوز جایی برای یک قهرمان دایناسور وجود دارد، اگر فقط بتواند با مجموعه پیچیدهی رایانهای نظامی بجنگد. . (جان مککلین برای ریاستجمهوری!) از ظاهر فرسوده ویلیس و ریزش موی او، و چروکهایی که من متوجه آن نشدم، مطالب زیادی ساخته شده است. اما این مرد 52 ساله است و یکی از ستارههای فیلمهای اکشن عصر برنزی دهه 80 است که هنوز هم میتواند متقاعدکنندهای تجسم یک گل میخ خالی از سکنه و تسلیمناپذیر باشد. چاک نوریس وارد تلویزیون شد و ژان کلود وندام به سراغ فیلمهای ارزان قیمت. شوارتزنگر در بخش دولتی جکی چان سومین فیلم «ساعت شلوغی» را دارد که در ماه آگوست اکران میشود، اما یک عمر تلاش در هنرهای رزمی او را به وحشت انداخته است. فقط ویلیس باقی می ماند -- آخرین قهرمان اکشن.
اولین فیلم Die Hard در سال 1988 منتشر شد، زمانی که ویلیس یک توله سگ 33 ساله بود. او در بیشتر دوران حرفه ای خود این شخصیت را بازی کرده است، و هنوز هم مناسب است. مککلین به او آبمیوه میدهد. او به مککلین ضربه میزند. این قسمت به او اجازه می دهد بپرد و چابکی خود را نشان دهد. (در صحنهای که ممکن است در اوج طولانی فیلم، صحنهای با یک شیرینکاری بسیار زیاد باشد، او سوار بر بال یک جت جنگنده میشود.) به نوبه خود، ویلیس، با حالت مارپیچ خود و حرکات فشرده یک ستاره مطمئن. ، احتیاط دنیوی و خستگی کیهانی را تراوش می کند، گویی به حالتی از ذن ماچیزمو دست یافته است. او آنقدر به یک طبیعت بی جان، مجسمه قهرمانانه خودش نزدیک است، که ممکن است تعجب کنیم که آیا شخصیت مککلین حتی زنده است یا خیر. پسر بدی میگوید: «فکر میکردم قبلاً تو را کشتهام» و ویلیس-مککلین پاسخ میدهد: «خیلی متوجه شدم.»
او از آن لیسیدن جان سالم به در می برد تا به لگد زدن ادامه دهد، به ویژه در صحنه مبارزه آویزان کردن با ماشین-گلگیر-بالای شفت-آسانسور با دختر سرکش گابریل (با بازی ویتنامی-لهستانی-ایرلندی-). گیج کننده آمریکایی مگی کیو و بدلکارش، بونی یاناگیساوا). «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» این شلوغی عضلانی زیادی دارد، با توجه به اینکه اولین فیلم از این سری است که رتبه R را ندارد. برای دریافت PG-13، وایزمن و شرکت خشونت را پاکتر کرد و عکسهای واکنشی را کنار گذاشت. در فیلمی با درجه R از مثلاً یک اراذل با چهرهاش بیرون آمده باشید. گاهی اوقات مانند نسخه هواپیمایی فیلم واقعی پخش می شود. اما هنوز هم تاثیر زیادی دارد، تعداد زیادی از آنها.
شخصیتهای دیگر بیشتر برای مشت زدن هستند. برای تثبیت اعتبار مت بهعنوان یک جوان سایبری، لانگ، که در آگهیهای تبلیغاتی اپل با نام «من یک مک هستم» شناخته میشود، باید بیشتر از چیزی که لازم است یا جذاب باشد، ناله کند. اما او اساساً اینجاست تا جانشین تماشاگر باشد، تا از پروازهای تخیلی و ناپایداری ابراز شگفتی کند. به عنوان دختر مککلین، لوسی، مری الیزابت وینستد - که زینتبخش دیگر فیلم بدلکاری ماشینی بزرگ سال، "اثبات مرگ" کوئنتین تارانتینو بود - به اندازهای کینه و عزم راسخ دارد که پیوندی خانوادگی با قهرمان ماقبل تاریخ ما پیشنهاد کند. نویسنده و کارگردان کوین اسمیت ("کارمندان") نقش خوبی را در نقش جابای هکرها که در زیرزمین زندگی می کند، دارد. اما آیا هیچ کس فکر نمی کرد که نقش را با شریک لانگ در نقش های اپل ("من یک کامپیوتر شخصی هستم")، جان هاجمن، ایفا کند؟ بی تحرکی او و دانستن بیشتر از او، یک شخصیت سینمایی فوق العاده می سازد. یا منتقد سینما.
در مسابقه نهایی فیلم، گابریل با تمسخر گفت: "روی سنگ قبر شما باید نوشته شود، "همیشه در مکان اشتباه در زمان اشتباه." (که مککلین با علامت تجاری خود "Yippie-ki-yay" و غیره. معلوم شد که مککلین، ویلیس و «آزاد زندگی کن یا سخت بمیر» در زمان مناسب در مکان مناسب قرار دارند. در میانه فصل تابستانی که از قبل با دنبالههایی که بیش از حد به جلوههای بصری وابسته است خسته شدهاند، در اینجا یک بازگشت به عقب برای یادآوری این است که فیلمهای آمریکایی میتوانند بهترین کار را انجام دهند. بس است از دزدان دریایی ارواح و موج سواران نقره ای! با شیرین کاری های جالب و تصادفات اتومبیل! فیلمهای اکشن واقعی ممکن است موجی از گذشته باشند، اما همانطور که این فیلم بهخوبی نشان میدهد، قبل از اینکه سخت بمیرند، آزاد زندگی خواهند کرد.